part

part 221
جنیور: مگه عروسم بدون تور میشه
سوزومه خنده ریزی کردو جنیور تور رو به موهای سوزوما بست
جنیور: عالیه
سوزومه: سوزومه اینه داری
جنیور: نچ اینه از کجا بیارم
سوزومه: منم کیفمو تو ماشین گذاشتم
جنیور: اینبارم به سلیقه من اعتماد کن
سوزومه: اوم دارم ولی مشکل اینجاست به مدل مویی من میاد
جنیور: خوبه انقد نق نزن رفتیم داخر از اینه های کلیسا یه نگاهی به خودت بنداز
سوزومه: اوکی
جنیور: بریم داخل
سوزومه: بریم
باهم وارد کلیسا شدن کلیسا خلوت بود رفتن روی سکو و به مسیح احترام گذاشتن عاقد اومدو عقد توتاشونو خوند وجنیور حلقه رو دست سوزومه کردو سوزومه هم همینطور چند تا عکس گرفتنو بعد از کارای شناسنامه برگرشتن خونه
سوزومه: عاحح خیلی گشنمه
جنیور: برو لباستو عوض کن میگم ناهار رو اماده کنن
سوزومه: اوکی
سوزومه رفت اتاقشو لباسشو با یه لباس راحتی عوض کرد رفت پایین و دید جنیور هم لباساشو عوض کرده و داره به دخترا کمک میکنه رفتو از پشت بغلش کرد جنیور برگشتو روبرو تو بغلش فشردش
سوزومه: خودت خسته ای نیاز نبود این کارارو بکنی
جنیور بوسه ای روی پیشونی سوزومه گذاشت
جنیور: عزیزم چطور میتونم استراحت کنم وقتی بیبیم گشنشه
سوزومه: خب بشین بقیشو خودم میکنم
جنیور ازش جداشدو رفت پشت میز نشست و سوزومه رفت اشپزخون غذا رو با کمک دخترا تو ظرفا ریختو گذاشتن روی میز
سوزومه: شماهم برین ناهارتونو بخورین بعد خوردن میتونید میزو جم کنید
النا: ممنون
سوزومه سر میز جلوی جنیور نشست شروع کردن به خورد
جنیور: خیلی سری پیش رفت واقعا باورم نمیشه
سوزومه: منم همینطور واقعا یعنی دیگه قرار نیست شبا تا صبح خوابتو ببینمو صبحا ار دلتنگیت قفسه سینم درد بگیره
جنیور: دیگه هیچ وقت نمیزارم درد بکشی به هر قیمتی که شده
سوزومه: منم بهت قول میدم که هر وقت سو تفاهمی پیش اومد بهت اجازه توضیح دادن بدم
جنیور: اوم
سوزومه: راستی چه اتفاقی بین تو و ری افتاده
جنیور: اتفاقی نیفتاده چطور
سوزومه: منظورم اینه اون بدجور ازت عصبانی بود چطور دوباذه صمیمی شدید
جنیور: اونقدرا هم راحت پیش نرفت وقتی تورو اوردم بیمارستان بعد یه ربع ری اومد و لیلی چیزایی که دیدرو توضیح داد خیلی ناراحت بودم فک میکردم اون اشتباه رو بخواطر کاری که من کردم کردی ولی ری گفت که حتما اتفاق جدیدی برات افتادت که کاری کت من کردم مثل نفت میمونه و ان اتفاق جدید یه جرقست یکم باهم بحثمون شدو تمام ماجرارو بهش گفتم و اینجوری اروم اروم رابطمون خوب شد
سوزومه: اوم ببخشید هر دوتاتونو تو بعد گودال روحی انداختم
جنیور: این که الان سالمیو روبروم داری غذامیخوری برام قد دنیا ارزش داره
سوزومه: ممنون بخواطر همچی
دیدگاه ها (۲)

part 222جنیور: اینا که چیزی نیست تو لب تر کن دنیارو میریزم ب...

part 223سوزومه: جنیور (با صدای بلند) جنیور: جونم (باصدای بلن...

part 220لیلی: وات یادم نمیاد مگه ما الان عقب نیستیم سوزومه: ...

part 219جنیور: اما خوب میدونی منو ری خیلی فرق میکنیم از جاش ...

p8

me: My many years of lovPart:⑦①ویو میونگدرسته من یه دختر راز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط