سوختم از دوری ات با بی قراری ساختم

سوختم از دوری ات با بی قراری ساختم
بی تو عمری با غم چشم انتظاری ساختم

وعده ی امروز و فردایت مرا پابند کرد
تا به آب و دانه ای مثل قناری ساختم

خاطراتت وقت دلتنگی دوباره جان گرفت
خانه ای از عکس های یادگاری ساختم

لحظه ای باران نم نم لحظه ای رگبار و سیل
با تو و رفتارت ای ابر بهاری ساختم

دوستم داری نداری؟ دوستت دارم ولی
مثل حافظ با غم عشق و نداری ساختم
دیدگاه ها (۵)

.دلم همیشه پر است از زمانه ی تلخکه لحظه لحظه می دهدم یک نشان...

میگریم و می خندم ، دیوانه چنین بایدمیسوزم و میسازم ، پروانه ...

.مگذار که دور از رخت ای یار بمیرمیک سر بگذر بر من و بگذار بم...

.نی بزن خواهش ولی امشب کمی غمگین نواز خوش نباشد حال من امشب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط