P:1

اولین روز مدرسه ات بود و تو خیلی استرس داشتی چون تازه به این مدرسه اومده بودی فکر میکردی قرار مثل مدرسه قبلیت اذیتت کنن


تو همین فکر ها بودی که برادرت تورو صدا کرد و توهم رفتی ببینی چی کارت داره

جو:اتتتتتتتت
ا.ت:چیههههههههه
جو:چرا داد میزنی مثل آدم بگو چیه
ا.ت:خودت اول داد زدی به من چه
جو:من کی داد زدم
ا.ت:همین الان
جو:خیالاتی شدی بابا بلند شو بریم مدرسه
ا.ت:راست میگی یادم نبود
جو:حالا که فهمیدی بلند شو ماشین دم در منتظره خانم
ا.ت:باش بریم



(۲۰دقیقه بعد)


جو:ات رسیدیم

ا.ت و جو از ماشین پیاده شدن


ا.ت: جو من استرس دارم و هم میترسم

جو:چرا؟
ا.ت: اگه هیچ دوستی پیدا نکنم اگه اینا هم اذیتم کنن چی.

جو:مگه من اینجا الاغم که بزارم اذیت کنن جمع کن خودتو دختر باید سنگین و رنگین بریم داخل

ا.ت:باش بریم


رفتین داخل همه‌ی دانش آموزا داشتن تو و برادرت رو نگا میکردن چون حق داشتن شما دوتا خیلی زیبا بودین

مخصوصا دختر ها که در مورد برادرت حرف میزدن

همینطور داشتین به سمت کلاستون میرفتین که یه صدا شنیدی


؟..: ا.تتتتتتتتتتتتت
تعجب کردی که کی تورو صدا میزنه برگشتی دیدی یونا و جه وون دوتا از دوستای صمیمیت که تو اون مدرسه بودن اینجا هم هستن خیلی خوشحال شدی و برگشتی سمتشون


اونا تورو محکم بغلت کردن

یونا:دختر تو هم اینجایی
جه وون:خیلی خوشحالم ا.ت
ا.ت:منم خوشحالم که شما دوتا اینجایین

جو:حالا بیاین بریم تو کلاس این چندش بازی هارو بزارین کنار

ا.ت:حسود
جو:من حسود نیستم و حسودی نمیکنم
ا.ت:بله تو حسودی چون هیچ دوستی نداری

جو:اولا این اولین باره منو تو داخل یه مدرسه ایم دوما تو که دوستای منو ندیدی پس نمی شناسی

ا.ت:عه یعنی اونا الان اینجان
جو:آره اون دوتا پسر رو میبینی اونجا نشستن اونا دوستای منن

ا.ت:شت اسماشون کیه

جو:اون سمت راستی نیکی سمت چپی نیکلاس

ا.ت:هومم خوبه حالا بریم ولی من از اون نیکلاسه بدم میاد ولی از حق نگذریم نیکی خیلی خوشگله

جو:گمشو برو داخل انقدر زر نزن

ا.ت: خو حالا توهم


رفتین داخل کلاس که معلم اومد و جالب این بود که معلم کلاستون رو میشناختی چون اون....



خب برای پارت بعدی باید لایک ها بالای ۱۰ تا باشه

کامنت ها هم بالای ۲۰ تا


_______میدونم بده ولی بروم نیارید..

.......
دیدگاه ها (۳۱)

تگش کنمیدونم کسی منو تگ نمیکنه..

دلیل زندگیم فقط اندتیم..

میخوام فیک بزارم شخصیت ها: ا.ت_ نیکلاس_ جو_ نیکی_ یونا_ جه و...

love Between the Tides³⁶یک ساعت قبلتهیونگتهیونگ: نمیای بیرون...

پارت ۵ فیک مرز خون و عشق

⁶²بوسه طولانی جونگکوک به آرامی پایان یافت. هر دو نفس‌نفس می‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط