عشق آغشته به خون
☬。) عشق آغشته به خون (。☬。)
(。☬。)پارت ۱۰۶ (。☬。)
دخترک اخم کرد سپس دست اش را از میان دست ورزیده تهیونگ بیرون کشید و آروم گفت : پدرشون رو در میارم هرکس که اینجوری بگه
.. دلش را به دریا زد و لبش را گزید تا بلکه بغضش را نگهدارد ولی نمیشد .. این حالت را هیجونه تحمل نمیکرد مین جی همچنین آدمی نبود .. آروم خم شد سپس نیم رخش را به نیم رخ تهیونگ کشید سپس زمزمه کنان گفت : ولی دیگه تنها نیستی من تنهات نمیزارم ...
تهیونگ پلک روی هم گذاشت سپس دست مین جی را روی سینه خودش گذاشت .. مین جی عمیق نفس کشید و نفس داغ اش را رها صورت تهیونگ کرد .. بلافاصله به نرمی لبش را روی لب تهیونگ کشید و آروم در عطش بوسید
زمزمه کرد : تنهات نمیزارم ..
تهیونگ غم رهایش نمیکرد .. هرگز .. چرا که از این نترسید شب به این قشنگی را فراموش کند .. دستش را نرم روی گرم مین جی گذاشت و او را به آغوشش دعوت کرد
.....
روز بعدی شدت بود هوا مانند سردی و باد مانند توفانی میوزید آب های گلدان درون گل ها منجمد شده بودن.. مین جی با اخم های غلیضش جلو هانگول نشست سپس دست هایش را به پشت مبل گذاشت و پا رو آن یکی پا گذاشت گنگ گفت : صبح بخیر مهمون
هانگول با کنایه گفت : صبح نه ظهر ..
مین جی حرصی خندید سپس آروم گفت : وقتی تو بغل شوهرت باشی دلت نمخواد از آغوشش بیرون بری چون سرده
هانگول اخم کرد : دهنتو ببند
مین جی: نبندم چی چیکار میکنی... هانگول تند و عصبی بلند شد سپس با داد گفت : دختره فاحشه
ته سان تند سمتش نگاه کرد و با اخم گفت : آروم تر برادر زاده ام خوابه
یوبین سری تکون داد : تو خونه ما فوش نمیدن خانم
هانگول معذرت خواهی کرد سپس روی مبل نشست مین جی ابرو بالا انداخت سپس چشمکی زد هانگول سری براش تکون داد ٫ دارم برات ٫
....
مین جی اخم کرد سپس کربانش را سوست کرد کلافه تند گفت : بس کن نرو شرکت
تهیونگ کمربندش را بست سپس رپوش آبی را میپوشید و آروم گفت : گفتم که مهمه امروز جلسه دارم .. مین جی سمتش هجوم برد بلافاصله جلو آینه دید انعکاس تهیونگ را گرفت دست به سینه گفت : تهیونگ برام بهونه نیار ... تهیونگ دکمه های پیراهنش را بست و زمزمه کنان گفت : حالم خوبه چیزیم نیست بس کن مثل مریضا رفتار نکن خوشم نمیاد
کربات قرمز را برداشت ولی مین جی تند از میان دست های تهیونگ بیرون کشید و با غیض گفت : یه سوال بپرسم؟ ..
تهیونگ خودش را جلو کشید تا کربانش را ببندند و سری به نشان " آره " تکون داد
(。☬。)پارت ۱۰۶ (。☬。)
دخترک اخم کرد سپس دست اش را از میان دست ورزیده تهیونگ بیرون کشید و آروم گفت : پدرشون رو در میارم هرکس که اینجوری بگه
.. دلش را به دریا زد و لبش را گزید تا بلکه بغضش را نگهدارد ولی نمیشد .. این حالت را هیجونه تحمل نمیکرد مین جی همچنین آدمی نبود .. آروم خم شد سپس نیم رخش را به نیم رخ تهیونگ کشید سپس زمزمه کنان گفت : ولی دیگه تنها نیستی من تنهات نمیزارم ...
تهیونگ پلک روی هم گذاشت سپس دست مین جی را روی سینه خودش گذاشت .. مین جی عمیق نفس کشید و نفس داغ اش را رها صورت تهیونگ کرد .. بلافاصله به نرمی لبش را روی لب تهیونگ کشید و آروم در عطش بوسید
زمزمه کرد : تنهات نمیزارم ..
تهیونگ غم رهایش نمیکرد .. هرگز .. چرا که از این نترسید شب به این قشنگی را فراموش کند .. دستش را نرم روی گرم مین جی گذاشت و او را به آغوشش دعوت کرد
.....
روز بعدی شدت بود هوا مانند سردی و باد مانند توفانی میوزید آب های گلدان درون گل ها منجمد شده بودن.. مین جی با اخم های غلیضش جلو هانگول نشست سپس دست هایش را به پشت مبل گذاشت و پا رو آن یکی پا گذاشت گنگ گفت : صبح بخیر مهمون
هانگول با کنایه گفت : صبح نه ظهر ..
مین جی حرصی خندید سپس آروم گفت : وقتی تو بغل شوهرت باشی دلت نمخواد از آغوشش بیرون بری چون سرده
هانگول اخم کرد : دهنتو ببند
مین جی: نبندم چی چیکار میکنی... هانگول تند و عصبی بلند شد سپس با داد گفت : دختره فاحشه
ته سان تند سمتش نگاه کرد و با اخم گفت : آروم تر برادر زاده ام خوابه
یوبین سری تکون داد : تو خونه ما فوش نمیدن خانم
هانگول معذرت خواهی کرد سپس روی مبل نشست مین جی ابرو بالا انداخت سپس چشمکی زد هانگول سری براش تکون داد ٫ دارم برات ٫
....
مین جی اخم کرد سپس کربانش را سوست کرد کلافه تند گفت : بس کن نرو شرکت
تهیونگ کمربندش را بست سپس رپوش آبی را میپوشید و آروم گفت : گفتم که مهمه امروز جلسه دارم .. مین جی سمتش هجوم برد بلافاصله جلو آینه دید انعکاس تهیونگ را گرفت دست به سینه گفت : تهیونگ برام بهونه نیار ... تهیونگ دکمه های پیراهنش را بست و زمزمه کنان گفت : حالم خوبه چیزیم نیست بس کن مثل مریضا رفتار نکن خوشم نمیاد
کربات قرمز را برداشت ولی مین جی تند از میان دست های تهیونگ بیرون کشید و با غیض گفت : یه سوال بپرسم؟ ..
تهیونگ خودش را جلو کشید تا کربانش را ببندند و سری به نشان " آره " تکون داد
- ۳.۵k
- ۰۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط