p16

جیمین: بالاخره میشی
ا.ت: خیلی خب برو بیرون میخوام کیفم رو حاضر کنم
جیمین: باشه
$: جیمین رفت بیرون و ا.ت کیفش رو حاضر میکرد
ا.ت: خب ایرپادم رو گذاشتم قاب های گوشیم رو گذاشتم😐هدفونم رو گذاشتم😐😐کرمم زو گذاشتم و...(عکس همشون رو میزارم)
رفتم بیرون از مامانم بپرسم کی میریم
ا.ت: مامان
م.ا:...
ا.ت: مامان
م.ا:...
ا.ت: مامان
م.ا: ااااه یامان چیکار داری؟😐
ا.ت: میخواستم بپرسم ساعت چند میریم
م.ا: ساعت چهار میریم
ا.ت: اوک
رفتم تو اتاقم گرفتم رو تختم خوابیدم(ساعت یک بود)
(فلش بک به ساعت 3:45)=
پاشدم دیدم ساعت یه ربع به چهاره پشمام موند خودم ریختم😂سریع رفتم wc کارای لازم رو کردم لباسم رو پوشیدم یه لباس ب//کینی پوشیدم و روش یه لباس لانگ پوشیدم که تا سر رونام میومد
کولم رو برداشتم و رفتم بیرون تا اینکه حاضر شدم ساعت شد پنج دقیقه به چهار شد مامانمم حاضر بود بعدش بابام اومد بعدش جیمین اومد رفتیم تو ماشین نشتیم و من داشتم کرم میزدم
جیمین: اااااااهههههه بسه دیگه بوی این عنو درآوردی
ا.ت: وااا چیه مگه خو کرمه دیگه باید بو بده
جیمین: من ریدم تو بوش😑
ا.ت: بی ادب ما دخترا همیشه باید به صورتمون برسیم
جیمین: خیلی چندشین البته زن عمو با شما نیسم
م.ا: باشه😐(متعجب)

ادامه دارد...
شرط=
(5لایک)
(3کامنت)
دیدگاه ها (۶)

p17

#چندپارتی درخواستی(p1)(سلام من هوانگ ا.ت هستم و 17 سالمه و د...

مرسییییییییییییییییییییییی😍😍😍😍😍😍😍😍😍

p15

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط