تک پارتی درخواستی نامجین (پارت ۲)
تک پارتی درخواستی نامجین (پارت ۲)
جین : منظورتون چیه
کوک : نامجون
نامجون : کوک ساکت . منظورم اینه که کیس تون چه خصوصیاتی داره
جین : اها اونوقت برای چی
نامجون : من.........
نامجون حرفش تموم نشده بود که یه پسری سریع اومد سمت جین و دستش رو روی شونه ی جین گذاشتو رو به نامجون گفت
پسره : اقا این دختر دوست پسر داره
نامون و کوک وجین شکه شده بودن
نامجون : چی
جین : تهیونگ چی میگی
نامجون : پس اسمت تهیونگه
تهیونگ : اقای محترم من دوست پسرشم پس حرفی نباشه
نامجون : من که چیزی نگفتم
تهیونگ : وقتی ازش در مورد کیسش میپرسی معلومه دوسش داری ولی اقا این دوست دختره منه
جین : تهیونگ چی میگی تو فقط برادر منی
تهیونگ : جین ساکت باش توی گاوم زو از اینجا گو رتو گم می کنی فهمیدی
کوک : هوییییی مردیکه درست صحبت کنا
تهیونگ : اگه نکم چی میشه هویج
کوک : به من میگی هویچ ( به سمت تهیونگ بلند شد )
جین : بچه ها بس کنید
تهیونگ : نه بزار ببینم این هویج میخواد چیکار کنه
کوک : من بکس کار می کنما کاری نکن بزنم همینجا از وسط نصف شی
تهیونگ میخواست چیزی به کوک بگه که ریس همون رستوران رسید
ریس : ببینم اینجا چه خبرههههههههه
و هر چهار نفری که اونجا بودن خشکشون زد
جین : ریس
ریس : تو همین الان اخرجی
جین : ب...
ریس : زود تر بروووووو
وجین با ناراحتی رفت
ریس : ببینم شما ها کی هستی که اینجا داد و بیداد میکنین
تهیونگ زود تر از همه جوابش رو داد
تهیونگ : این دو ، مزاحم خواهرم شدن
کوک : چی شد تا الان که دوست دخترت بود
تهیونگ : تو خفه
نامجون جلوی حرفی که کوک میخواست بگرو گرفت
نامجون : ببخشید ما همین الان میریم
تهیونگ : به سلامت ( با پوسخند )
کوک با حرس بلند شد و نامجون هم معلوم بود نارحت بود میخواستن برن که حرفی مانع رفتنشون شد
: ..............
شرط پارت بعد
۹ کامنت
۹ لایک
جین : منظورتون چیه
کوک : نامجون
نامجون : کوک ساکت . منظورم اینه که کیس تون چه خصوصیاتی داره
جین : اها اونوقت برای چی
نامجون : من.........
نامجون حرفش تموم نشده بود که یه پسری سریع اومد سمت جین و دستش رو روی شونه ی جین گذاشتو رو به نامجون گفت
پسره : اقا این دختر دوست پسر داره
نامون و کوک وجین شکه شده بودن
نامجون : چی
جین : تهیونگ چی میگی
نامجون : پس اسمت تهیونگه
تهیونگ : اقای محترم من دوست پسرشم پس حرفی نباشه
نامجون : من که چیزی نگفتم
تهیونگ : وقتی ازش در مورد کیسش میپرسی معلومه دوسش داری ولی اقا این دوست دختره منه
جین : تهیونگ چی میگی تو فقط برادر منی
تهیونگ : جین ساکت باش توی گاوم زو از اینجا گو رتو گم می کنی فهمیدی
کوک : هوییییی مردیکه درست صحبت کنا
تهیونگ : اگه نکم چی میشه هویج
کوک : به من میگی هویچ ( به سمت تهیونگ بلند شد )
جین : بچه ها بس کنید
تهیونگ : نه بزار ببینم این هویج میخواد چیکار کنه
کوک : من بکس کار می کنما کاری نکن بزنم همینجا از وسط نصف شی
تهیونگ میخواست چیزی به کوک بگه که ریس همون رستوران رسید
ریس : ببینم اینجا چه خبرههههههههه
و هر چهار نفری که اونجا بودن خشکشون زد
جین : ریس
ریس : تو همین الان اخرجی
جین : ب...
ریس : زود تر بروووووو
وجین با ناراحتی رفت
ریس : ببینم شما ها کی هستی که اینجا داد و بیداد میکنین
تهیونگ زود تر از همه جوابش رو داد
تهیونگ : این دو ، مزاحم خواهرم شدن
کوک : چی شد تا الان که دوست دخترت بود
تهیونگ : تو خفه
نامجون جلوی حرفی که کوک میخواست بگرو گرفت
نامجون : ببخشید ما همین الان میریم
تهیونگ : به سلامت ( با پوسخند )
کوک با حرس بلند شد و نامجون هم معلوم بود نارحت بود میخواستن برن که حرفی مانع رفتنشون شد
: ..............
شرط پارت بعد
۹ کامنت
۹ لایک
۵.۴k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.