اسم رمز قسمت هشتم

« اسم رمز 🔪» قسمت هشتم

از زبون کیمیکو ~~~~~~~~~~~~~~~~

در باز شد. نور کم و صدای قدم‌های سنگین وارد اتاق شد. قلبم به تپش افتاد، بدنم هنوز قفل بود. هیچ‌کاری از دستم برنمی‌اومد. لب‌های خشک و گلوم سوخته، تنها چیزی بود که حس می‌کردم. صدای پچ‌پچ و خنده‌های ضعیف به گوشم می‌رسید. ران برگشت، خنده‌ای شیطانی روی لباش.

ران: «خوبی کیمیکو؟»

سکوت. دستم رو گرفت، فشارش داد. درد توی دستم پیچید. لبخندش عمیق‌تر شد. با صدای کش‌دار و آروم ادامه داد:

ران: «می‌دونی، ترس تو چشمای تو یه چیز دیگه‌ست.»

سعی کردم جیغ بزنم، ولی صدام خفه موند. اشک از گوشه چشمم چکید.

ریندو هم نزدیک شد. چاقویی نازک و براق توی دستش می‌چرخید. نوک چاقو رو آروم روی بازوم کشید، پوستمو خراش می‌داد. درد مثل آتیش شعله‌ور شد. بدنم لرزید.

ریندو: «آروم باش، فقط یه بازی کوچیکه...»

دوباره چشمام تار شد. صدای قلبم تو گوشم می‌کوبید. صدای خنده‌های ران و نگاه بی‌احساس ریندو مثل سایه دورم می‌چرخیدن. هر لحظه درد بیشتر می‌شد، اما توان جیغ زدن رو نداشتم.

صدای در باز شدن اومد. سانزو وارد شد، دود سیگارش فضا رو پر کرد. دستاش تو جیب، با خونسردی به من نگاه کرد.

سانزو: «خسته شدید؟ بذارید منم یه دستی بزنم.»

ریندو و ران کنار رفتن. سانزو نزدیک شد، چاقو رو از ریندو گرفت. خنکای فلز روی گونه‌ام نشست. نگاهش عمیق بود، مثل یه حیوون گرسنه. ترس همه‌جای وجودم رو گرفت.

سانزو: «می‌دونی، کیمیکو... تو می‌تونستی انتخاب بهتری داشته باشی. ولی حالا... دیگه راه برگشتی نیست.»

لبخندش محو شد، چاقو رو کمی فشار داد. خون گرم روی صورتم جاری شد.

کیمیکو: «لطفاً... تو رو خدا... بس کنید...»

سانزو: «هنوز نه، عزیزم. هنوز نه.»
دیدگاه ها (۱۷)

«اسم رمز 🔪 » قسمت نهم از زبون کیمیکو ~~~~~~~~~~~~~~~~زمان ان...

« اسم رمز 🔪 » قسمت دهم از زبون کیمیکو ~~~~~~~~~~~~~~~~چشمام ...

قسمت اول – بوی نان داغ و زندگی بی‌پولراستش من هیچ‌وقت فکر نم...

| ازتو تا ابدیت | فصل اول ~ بخش اول ~ چپتر چهارم

“Smile of Death” part (10)از زبان هیکاریبعد از اینکه سانزو ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط