وقتایی که دادشمو می برند اصلا دوست ندارم

وقتایی که دادشمو می برند اصلا دوست ندارم.

مامانم اینها هی سعی می کنن به من توضیح بدن که داداشم مریضه ...
و من خیلی خوش شانسم که مغزم درست کار می کنه
دیدگاه ها (۶)

👦 🏻 این یه پسره که خیلی دنیاش شاد😆 بود هیچ غمی نداشت ...تا ...

👈 مردی خوشبخت 📖 سلطان بزرگی پس از اینکه گرفتار بیماری س...

این خیلی غم انگیزهکه آدمها متوجه نمی شوند،تا زمانی که، اونی ...

یه شب از بچه های دوستم مراقبت می کردم، دختر کوچیکه (5 ساله) ...

بنظرتون چرا BBC امثال این خبرهارو بازنشر می کنه ؟!بخاطر اینک...

⁷𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭 اومدن سر میز نشستن که اصن اون حال ...

موضوع : نفرین عشق سیاه پارت: دوم از زبون جی چا: توی مدرسه قب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط