همچی از کنسرت شروع شد

همچی از کنسرت شروع شد...❥
𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟺

یهو صدای جیغ خیلی بلند اومد و فهمیدیم پسرا اومدن....
من و میرا جزو نفرای اخر بودیم چون ارمیا یهو حمله کردن و ما جا موندیم😐 (جعررر😂)
وقتی نوبت من شد خیلی هیجان و استرس داشتم
اولی رفتم پیش جین بعد نامجون بعد جیمین بعد جونگکوک بعد شوگا بعد جیهوپ و اخرین نفر تهیونگ بود....
وقتی رفتم پیش ته بهم گفت
ته: خیلی خوشگل شدی (با نگاهی پر از عشق)
ات: خجالتم ندههه🤭☺
ته: خب خوشگل شدی دیگه
میگم تو بایست کیه؟
ات: تو🤭
ته: واقن؟
ات: عام اره چرا نه؟
ته:یه چیز بگم قبول میکنی؟ فقط تعجب نکن باشه؟
ات: عام باشه بگو
ته: بعد فنساین با دوستت بیا خونمون!!!
ات شوکه شده بود
ات: عاااع... ینی چییی
ته: ینی بیا خونمون البته اگه مشکلی نیس...
ات: نه نه منظورم اینه که چرا ما؟
ته: چون چیزه خب....
ات: چی؟؟
ته: چیزه خب من و کوک عاشقتون شدیم! (کسی میدونه فشار ینی چیییی)
ات: ..... چییی
ته: اره عاشقتون شدیم👈👉🥺
ات: وای خب نمیدونم چی بگم😅
ته: من و کوک دیروز تو کنسرت همش چشممون رو شما دوتا بود
ات: 🥺😢
ته: حالا میاین؟
ات: نمیدونم (ودف این چه جوابیه یا بگو اره یا بگو نه😐🗿)
ته: بیاین دیگه تولوقودا🥺👈👉
ات: عایییی کیوتتتت باشه میایم
ته: هورااااااا😆
کوکم همینارو به میرا گفت و میرا هم قبول کرد.....
ادامه دارد.....
دیدگاه ها (۴۱)

همچی از کنسرت شروع شد...❥𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟻ویو ات: قرار بود بعد از فنسای...

عه 800 تایی شدیم😐😆❤❤❤❤

من عاشق یه مافیا شدم𝕀'𝕞 𝕚𝕟 𝕝𝕠𝕧𝕖 𝕨𝕚𝕥𝕙 𝕒 mafia♫[𝕡𝕒𝕣𝕥 𝟡]بعد سال...

همچی از کنسرت شروع شد...❥𝙿𝚊𝚛𝚝 𝟹که یهو تهیونگ و جونگکوک اومدن...

#تناسخ_یک_مافیاPart:11 ات: وایییی خیلی نگرانم یعنی ر.ا کجا ر...

جیمین فیک زندگی پارت ۱۰۱#

جیمین فیک زندگی پارت ۸۲# جیمین : چرا انقدر ذوق داری بریم خون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط