همچی از کنسرت شروع شد...❥
همچی از کنسرت شروع شد...❥
𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟻
ویو ات:
قرار بود بعد از فنساین بریم خونه اعضا...
اصن باورم نمیشد مایی که 7 سال بود که ارمی بودیم و بزرگترین ارزومون این بود که یه روز اونارو ببینیم و الان این ارزومون به واقعیت پیوسته
بعد از فنساین:
ته: خب اماده این؟
ات: اره ولی بقیه اعضا مشکلی ندارن؟
کوک: نه بابا نگران نباشید
ات و میرا: اوکی
ویو ته:
من و کوک عاشق ات و میرا بودیم و بهشون گفتیم بیان خونمون
کوک: خب سوار شین
سوار ماشین شدن و ات و میرا خودشونو به همه معرفی کردن و رسیدن خونه
جین: کلید دست کیههه؟
نامجون: من
جین: مگه من نگفتم کلیدو برنداریددد
ات و میرا در حال جر خوردن😂
جیمین: ای بابا هیونگ انقد سخت نگیر
نامجون: بزارین من الان درو باز میکنم
همه اعضا: نهههههه
نامجون: چتونه😐
ته: هیونگ اگه تو درو باز کنی در یهو از جاش در میاد😐🗿
نامجون: خیر سرم لیدرم😐
جین: بده من کلیدووو
جین درو باز کرد و همه رفتن تو
کوک: کی جرعت شیرموزای منو بخورههههههه😡😡
جیمین: با اجازه بزرگترا من
کوک: هیونگگگگ🔪🔪
جیهوپ: بسه دیگه دعوا نکنیددد
ات و میرا همچنان دارن جر میخورن😂😐
جین: ببینم کی اینه منو شکوندههه
کوک: به احتمال 99.99 درصد کار نامجون هیونگه😐😐
نامجون: پسرم ببند🔪😃
جیهوپ: میگم شوگا کو؟
ته: خابیده😐
جین: راستی حواستون هس مهمون داریم و همینجوری داریم دعوا میکنیم؟😐
جیهوپ: عه راس میگی😐
جین: بیاین من بهتون اشپزی یاد بدم
میرا: عررررر
ات: همیشه دوس داشتیم غذای تورو تست کنیم....(منم موخااااام🥺😭)
ادامه دارد.....
راستی این قرار بود چند پارتی شه ولی داره یه فیک کامل میشه😐🔪
𝚙𝚊𝚛𝚝 𝟻
ویو ات:
قرار بود بعد از فنساین بریم خونه اعضا...
اصن باورم نمیشد مایی که 7 سال بود که ارمی بودیم و بزرگترین ارزومون این بود که یه روز اونارو ببینیم و الان این ارزومون به واقعیت پیوسته
بعد از فنساین:
ته: خب اماده این؟
ات: اره ولی بقیه اعضا مشکلی ندارن؟
کوک: نه بابا نگران نباشید
ات و میرا: اوکی
ویو ته:
من و کوک عاشق ات و میرا بودیم و بهشون گفتیم بیان خونمون
کوک: خب سوار شین
سوار ماشین شدن و ات و میرا خودشونو به همه معرفی کردن و رسیدن خونه
جین: کلید دست کیههه؟
نامجون: من
جین: مگه من نگفتم کلیدو برنداریددد
ات و میرا در حال جر خوردن😂
جیمین: ای بابا هیونگ انقد سخت نگیر
نامجون: بزارین من الان درو باز میکنم
همه اعضا: نهههههه
نامجون: چتونه😐
ته: هیونگ اگه تو درو باز کنی در یهو از جاش در میاد😐🗿
نامجون: خیر سرم لیدرم😐
جین: بده من کلیدووو
جین درو باز کرد و همه رفتن تو
کوک: کی جرعت شیرموزای منو بخورههههههه😡😡
جیمین: با اجازه بزرگترا من
کوک: هیونگگگگ🔪🔪
جیهوپ: بسه دیگه دعوا نکنیددد
ات و میرا همچنان دارن جر میخورن😂😐
جین: ببینم کی اینه منو شکوندههه
کوک: به احتمال 99.99 درصد کار نامجون هیونگه😐😐
نامجون: پسرم ببند🔪😃
جیهوپ: میگم شوگا کو؟
ته: خابیده😐
جین: راستی حواستون هس مهمون داریم و همینجوری داریم دعوا میکنیم؟😐
جیهوپ: عه راس میگی😐
جین: بیاین من بهتون اشپزی یاد بدم
میرا: عررررر
ات: همیشه دوس داشتیم غذای تورو تست کنیم....(منم موخااااام🥺😭)
ادامه دارد.....
راستی این قرار بود چند پارتی شه ولی داره یه فیک کامل میشه😐🔪
۵۶.۶k
۰۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.