من عاشق یه مافیا شدم
من عاشق یه مافیا شدم
𝕀'𝕞 𝕚𝕟 𝕝𝕠𝕧𝕖 𝕨𝕚𝕥𝕙 𝕒 mafia♫
[𝕡𝕒𝕣𝕥 𝟡]
بعد سال ها بلخره گذاشتم😐 (هییی مونالیزااااا بگو راز خنده هات چیه که ادمو بد بفاک میدههههه)
ات: قهوه یا چایی چیزی میخاین؟
شوگا: متونی دوتا قهوه بیاری
ات: اره حتمن الان میارم
ات رف تو اشپزخونه....
شوگا: خب بگو ببینم قضیه کیونگ چیشد (کیونگ پسره و بعدن میفهمین کیه)
جیمین: خب ببین اون فعلن رفته امریکا ولی وقتی اومد باید به حسابش برسیم
جیمین: به ات گفتی؟
ات: چیو به من بگه؟؟؟ (خاهرم شوما نباید اینو میشنیدی)
شوگا: خب ببین ما.... ما
جیمین: ما مافیا ایم
ات:..... واقنننن
شوگا: اره
ات: چرا تاحالا بهم نگفتییی
شوگا: چون اگه میگفتم ممکن بود ترکم کنی (اوخی🥺)
ات: اخه چرا باید ترکت کنم من عاشق مافیا هام
شوگا: و.... واقن؟😳
ات: ارههه اونا خیلی خفنن
شوگا: پس شانس اوردی که دوس پسرت مافیاس😌
ات: عرررررر بگو ببینم تاحالا ادم کشتی یا ماموریت رفتی وای خدا همه چیو بهم بگوووو
شوگا و جیمین همه چیو از مافیا بودن به ات گفتن و ات هم ذوق مرگ شده بود
ات: ووویییی به منم یاد بدینننن تروخدااااا
جیمین: واقن دوس داری یاد بگیری؟
ات: ارهههه از بچگی دوس داشتم مافیا بشمممم
شوگا: پس بیا بهت یاد میدیم چون یه ماموریت مهم هم داریم
ات: جییییییییییغ ماموریتتتت عررررر منم میخام بیامممم
حالا ماموریتتون چیه؟
جیمین: ما چند ساله که یه دشمن خیلی بزرگ داریم
شوگا: اسمش کیونگه
جیمین: ما همیشه باهاش درگیر بودیم و الان شده بزرگ ترین دشمنمون
شوگا: و باید چند روز دیگه وقتی از امریکا برگشت به کره بگیریمش و یا بکشیمش یا بدیمش دست پلیس
ات: عررررر چه باحالللل منم میخام باهاتون بیام
شوگا: نمیشههه خیلی خطرناکه
جیمین: اگه جونتو دوس داری بهتره نیای....
ات:......
ادامه دارد.....
𝕀'𝕞 𝕚𝕟 𝕝𝕠𝕧𝕖 𝕨𝕚𝕥𝕙 𝕒 mafia♫
[𝕡𝕒𝕣𝕥 𝟡]
بعد سال ها بلخره گذاشتم😐 (هییی مونالیزااااا بگو راز خنده هات چیه که ادمو بد بفاک میدههههه)
ات: قهوه یا چایی چیزی میخاین؟
شوگا: متونی دوتا قهوه بیاری
ات: اره حتمن الان میارم
ات رف تو اشپزخونه....
شوگا: خب بگو ببینم قضیه کیونگ چیشد (کیونگ پسره و بعدن میفهمین کیه)
جیمین: خب ببین اون فعلن رفته امریکا ولی وقتی اومد باید به حسابش برسیم
جیمین: به ات گفتی؟
ات: چیو به من بگه؟؟؟ (خاهرم شوما نباید اینو میشنیدی)
شوگا: خب ببین ما.... ما
جیمین: ما مافیا ایم
ات:..... واقنننن
شوگا: اره
ات: چرا تاحالا بهم نگفتییی
شوگا: چون اگه میگفتم ممکن بود ترکم کنی (اوخی🥺)
ات: اخه چرا باید ترکت کنم من عاشق مافیا هام
شوگا: و.... واقن؟😳
ات: ارههه اونا خیلی خفنن
شوگا: پس شانس اوردی که دوس پسرت مافیاس😌
ات: عرررررر بگو ببینم تاحالا ادم کشتی یا ماموریت رفتی وای خدا همه چیو بهم بگوووو
شوگا و جیمین همه چیو از مافیا بودن به ات گفتن و ات هم ذوق مرگ شده بود
ات: ووویییی به منم یاد بدینننن تروخدااااا
جیمین: واقن دوس داری یاد بگیری؟
ات: ارهههه از بچگی دوس داشتم مافیا بشمممم
شوگا: پس بیا بهت یاد میدیم چون یه ماموریت مهم هم داریم
ات: جییییییییییغ ماموریتتتت عررررر منم میخام بیامممم
حالا ماموریتتون چیه؟
جیمین: ما چند ساله که یه دشمن خیلی بزرگ داریم
شوگا: اسمش کیونگه
جیمین: ما همیشه باهاش درگیر بودیم و الان شده بزرگ ترین دشمنمون
شوگا: و باید چند روز دیگه وقتی از امریکا برگشت به کره بگیریمش و یا بکشیمش یا بدیمش دست پلیس
ات: عررررر چه باحالللل منم میخام باهاتون بیام
شوگا: نمیشههه خیلی خطرناکه
جیمین: اگه جونتو دوس داری بهتره نیای....
ات:......
ادامه دارد.....
۹۱.۴k
۰۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.