وقتی رقاص خیبانی بودی پارت ۳
وقتی رقاص خیبانی بودی پارت ۳
داشتم برمی گشتم که چند تا مرد جلوم وایستادن بزور میخواستن منو بگیرن که از. اونجای که رزمی کارم زدم لهشون کردم فرار کردم به بچه ها هیچی نگفتم
ویو تهیونگ
کوک ته ته نتونستن بگیرنش
_ چییی
کوک هوفف رزمی کار بوده اون چند نفر با صورتی کبود و خونی اومدن
_ شتت توش
کوک یه فکری
_چی
کوک مین سو صبح ها تا پارک تاکسی میگیره نظرت چیه اونکار رو بکنیم. و بدزدیمش
_. هوم خوبه
فردا صبح ویو مین سو
حاضر شدم یه بافت سفید و قرمز و سورمه ای با یه دامن سورمه ای پوشیدم و رفتم یه تاکسی وایستاد ولی شت منو دزدید هرچی تقلا میکردم نمیشد
کوک تموم شد گرفتیمش
_. دمت گرممم
رفتن پیش مین سو
_ چرا آنقدر. تو این لباس کیوته هوففف
کوک 😆
+ شما ها با من چیکار دارین چرا ولم نمیکنید
_ هومم یعنی اینو داداشت نگفته که من عاشق بشم تا نگیرمش ولش نمیکنم
+ تو عوضیییی
_ هوی آدم باش درسته دوست دارم دلیل نمیشه باهات خوب رفتار کنم ها
چیچا ( واقعا ) تو هیچ غلطی نمیتونی بکنی
_ هالیت نمیشه چی میگم نه
+ نه شرمنده و متاسفانه من جانور شناس نیستم زبان حیوان هارو بفهمم
_ هوفففف
ویو کوک
شت ته ته اونو زد باورم نمیشه اون هیچوقت این کارو. نمیکرد ولی الان جوری زدش که صداش کله اتاق رو فرا گرفت
ویو مین سو
داشتم حرف میزدم که سوزش خیلی شدیدی روی گونه حس کردم خیلی درد و سوز داشت
+
تو اشغال چیکار میکنی هاااا با داد
دستمو باز کن تا حسابت رو برسم
تهیونگ دستمو باز کرد و گفت _ ببینم چه غلطی میخوای بکنی
ویو کوک.
ته ته دست مین سوو رو باز کرد
مین سو اومد بزنش که ته. ته اون رو گرفت محکم رو زمین پرتش کرد
کوک اوه تهیونگ شی چیکار میکنی دردش میاد
ویو مین سو بعد از اینکه تهیونگ پرتم کرد رو زمین کوک اومد کمکم کرد. بلند شم و بعد تهیونگ رو برد بیرون
اومد پیشم و گفت
کوک ببخشید بعضی مواقع عصبانی میشه دست خودش نیست بزار دستت رو بام پیچی کنم
+ ممنون
کوک خواهش
چند روز بعد. ویو جیهوپ
بعد از اون خبری که دوستای لیسا دادن خیلی نگرانش شدم یعنی که دزدیدش هوفف
و .....
نظر یادتون نره !
#bts
#BANGTAN
#BTS
#ARMY
#BTS_ARMY
#KIM_TEAHYUNG
داشتم برمی گشتم که چند تا مرد جلوم وایستادن بزور میخواستن منو بگیرن که از. اونجای که رزمی کارم زدم لهشون کردم فرار کردم به بچه ها هیچی نگفتم
ویو تهیونگ
کوک ته ته نتونستن بگیرنش
_ چییی
کوک هوفف رزمی کار بوده اون چند نفر با صورتی کبود و خونی اومدن
_ شتت توش
کوک یه فکری
_چی
کوک مین سو صبح ها تا پارک تاکسی میگیره نظرت چیه اونکار رو بکنیم. و بدزدیمش
_. هوم خوبه
فردا صبح ویو مین سو
حاضر شدم یه بافت سفید و قرمز و سورمه ای با یه دامن سورمه ای پوشیدم و رفتم یه تاکسی وایستاد ولی شت منو دزدید هرچی تقلا میکردم نمیشد
کوک تموم شد گرفتیمش
_. دمت گرممم
رفتن پیش مین سو
_ چرا آنقدر. تو این لباس کیوته هوففف
کوک 😆
+ شما ها با من چیکار دارین چرا ولم نمیکنید
_ هومم یعنی اینو داداشت نگفته که من عاشق بشم تا نگیرمش ولش نمیکنم
+ تو عوضیییی
_ هوی آدم باش درسته دوست دارم دلیل نمیشه باهات خوب رفتار کنم ها
چیچا ( واقعا ) تو هیچ غلطی نمیتونی بکنی
_ هالیت نمیشه چی میگم نه
+ نه شرمنده و متاسفانه من جانور شناس نیستم زبان حیوان هارو بفهمم
_ هوفففف
ویو کوک
شت ته ته اونو زد باورم نمیشه اون هیچوقت این کارو. نمیکرد ولی الان جوری زدش که صداش کله اتاق رو فرا گرفت
ویو مین سو
داشتم حرف میزدم که سوزش خیلی شدیدی روی گونه حس کردم خیلی درد و سوز داشت
+
تو اشغال چیکار میکنی هاااا با داد
دستمو باز کن تا حسابت رو برسم
تهیونگ دستمو باز کرد و گفت _ ببینم چه غلطی میخوای بکنی
ویو کوک.
ته ته دست مین سوو رو باز کرد
مین سو اومد بزنش که ته. ته اون رو گرفت محکم رو زمین پرتش کرد
کوک اوه تهیونگ شی چیکار میکنی دردش میاد
ویو مین سو بعد از اینکه تهیونگ پرتم کرد رو زمین کوک اومد کمکم کرد. بلند شم و بعد تهیونگ رو برد بیرون
اومد پیشم و گفت
کوک ببخشید بعضی مواقع عصبانی میشه دست خودش نیست بزار دستت رو بام پیچی کنم
+ ممنون
کوک خواهش
چند روز بعد. ویو جیهوپ
بعد از اون خبری که دوستای لیسا دادن خیلی نگرانش شدم یعنی که دزدیدش هوفف
و .....
نظر یادتون نره !
#bts
#BANGTAN
#BTS
#ARMY
#BTS_ARMY
#KIM_TEAHYUNG
۱۱۲.۹k
۲۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.