گل رز

گل رز

p14

کوک: ا. ت چرا جوابمو نمیدی؟
ا.ت:کوک اینا قراره همیشه باهام اینطوری رفتار کنن؟*کیوت ناراحت*
کوک: نه خوشگلم غلط میکنن
کوک ا.تو بغل میکنه
کوک: بخاطر این جوابمو ندادی؟
ا.ت: معذرت میخوام ذهنم مشغول بود
کوک: ا.ت من میخوام رسمی برای خودم شی
ا.ت: زود نیست؟
کوک: نه خیر
ا.ت: اما مامان بابام سه ماهه ازم خبری ندارن یهویی با هم بریم بگیم زیاد تر زنی نیست؟
کوک: اونا میدونن من بزرگ ترین مافیام؟
ا.ت: ت.. تو مافیایی؟
کوک: اره چی چه گوهی خوردمممم
ا.ت در حال فرار
کوک
مچ دستشو گرفتم و به سمت خودم کشوندمش
کوک نزدیک گوش ا.ت میشه و با بم ترین حالت ممکن میگه
کوک: تو برای منی چه الان چه رسمی پس فکز فرار نکن من عاشقت شدم و بهت هیچ صدمه ای نمیزنم
اغاز یک بوسه طولانی..
کوک: ا.ت بهم اعتماد داری؟
ا.ت: تو مافیایی *گریه*
کوک: من بهت صدمه ای نمیزنم
ا.ت: قول میدی ترکم نکنی؟
کوک: من تا اخرین نفسم کنارتم
ا.ت سفت کوک رو بغل میکنه بعدش باهم میرن صبحونه میخورن
بعد از صبحانه
ا.ت
کوک رفته بود سر کار و من تنها تو خونه بودم پاشدم رفتم طبقه بالا ی اتاق سیاه رنگ بود که اخر از همه ی اتاقا بود واردش شدم و...