گل رز

گل رز

p15

ا.ت
وقتی واردش شدم ی جعبه خیلی بزرگ داخلش بود و اتاق کاملا خالی
کنجکاو به سمتش رفتم و میخواستم بازش کنم که..
@: هه فک کردی چون دوست دختر اربابی میتونی هر کاری بکنی؟
ا.ت: تو اینجا چه غلطی میکنی گمشو بیرون
خدمتکار به سمت ا.ت حمله کرد
*بی خبر از اینکه ا.ت کیکبوکسر😔*
ا.ت
همینکه به سمتم اومد زدم خورد خاکشیرش کردم
ا.ت: هنوزم فکر میکنی نمیتونم کاری بکنم؟
@: مم.. من معذ... معذرت مم.. میخوام غلط کردم *گریه و ترس*
خدمتکار از اونجا فرار کرد
کوک
تقریبا همه ی کارام تموم شده بود و داشتم تو راه خونه برمیگشتم که دیدم اجوما زنگ میزنه
کوک: الو سلام اجوما بله؟
اجوما: پسرم این دوست دخترت خیلی داره خطرناک میشه ها
کوک خندش گرفت
کوک: چرا؟*خنده*
اجوما: زده دهن یکی از خدمتکار هارو سرویس کرده
خنده کوک شدت گرفت
کوک: چرا انوقت؟*خنده*
اجوما: ا.ت وارد اون اتاق در مشکی کع ی جعبه خیلی خطرناک توشه شده بعد یکی از خدمتکارا رفته گفته تو غلط میکنی اینجایی اینم دهنشو سرویس کرد
کوک خندش متوقف شد
کوک: اتاق در مشکی؟*نگران*
اجوما: بله
کوک: اون خدمتکار رو به حسابش میرسم الان فقط مواظب باش ا.ت به اون جعبه دست نزنه
اجوما: اما اون نزدیک نزدیکشه
کوک: دارم میام
کوک
با سرعت نور رانندگی میکردم تا به عمارت رسیدم سریع پیاده شدم و از پله ها بالا رفتم و در اتاق رو باز کردم
کوک:....
شرط
لایک: 5
کامنت: 10
فالورامون: 168
دیدگاه ها (۱۶)

گل رز p 16کوک: ا.تتتتت*داد*ا.ت با ترس برگشت کوکتوی اون جعبه ...

گل رز p19کوک: بیبم خوابه؟ ا.ت: اومم *خودشو تو بغل کوک جا مید...

گل رزp14کوک: ا. ت چرا جوابمو نمیدی؟ ا.ت:کوک اینا قراره همیشه...

گل رزp13کوک: خیلی خوردنی شدیا*نیشخند*ا.ت: خفهههکوک:*خنده شیط...

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

❣پارت ششم❣ویو جونگکوک: نمیدونم چراوقتی گفت چیزی دیگه ای نمیخ...

پارت ۱۱ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط