پارت⁴⁴
پارت⁴⁴
ویو هانا
+تهیونگ نوبت توعه(اروم)
-مگه چیکار دارم(با داد)
+تهیونگ غلیظ تر بگو خب،تازه دعواعم نداریم(اروم )
+تهیونگ از روی تخت پاشو بیا کنارم که طبیعی تر بشه (اروم)
-بگو خب
+حالا من بعد دیگه بریم بیرون من یه ذره سلیطه بازی در بیارم بعد بهشون میگم کیو دوص دارم
-حالا کدوممون؟
+یه شب با کوکی بودم برای همین اون
-برای من مهم نیس نظرت مهمه که الان فهمیدم من میرم بیرون تا بلیط بگیرم برم
+کجا؟
-فرانسه
+میخوام نظرمو بهشون بگم باید توعم باشی
-باشه ففط برای اخرین بار
+اخ اخ اه اه دلم دلم درد میکنه
=هانا چیشده
+هیچی نگران نباش
=با این دلت نگران نباشم؟بلندشو بریم بیمارستان
+نمیخواد خوب میشم،دومین بارم بود
×اولین بارت با کی بود؟؟؟؟(از تو اشپزخونه اومد بیرون و گفت)
+مهم نیس
-بسه دیگه بگو کدومشون؟
×چرا خودتو قاطی نکردی؟ها(به ارومی و ریلکسی)
-چون جوابشو میدونم
=کیه؟؟
+بس کنید،میخوام بگم،ت....ت....تهیونگ
-چی؟ م.منو گفدی؟
+اوعوم مگه شک داشتی
ویو جونگکوک
وقتی از زبون هانا فهمیدم که تهیونگو دوص داره سریع زدم بیرون سوار ماشین شدمو با سرعت تموم توی شهر شلوغ میرفتم،رفتم به سمت کوهی که اخرین بار با بابام بودم
=من چی کم داشتم،من چی کم داشتم که رفت با اون
=خدا لعنتت کنه،هرچی داشتمو نداشتمو ازم گرفتی
الان
چیزی برای از دست دادن ندارم
قدم برداشتمو از صخره به پایین فرود اومدم
و سیاهی مطلقـــــــــ::)
خب برای اینکه بعد شنیدن صحبت هانا جیمین چیکار کرد و برای پارت بعد
²¹=like
¹⁰⁰=comment
ویو هانا
+تهیونگ نوبت توعه(اروم)
-مگه چیکار دارم(با داد)
+تهیونگ غلیظ تر بگو خب،تازه دعواعم نداریم(اروم )
+تهیونگ از روی تخت پاشو بیا کنارم که طبیعی تر بشه (اروم)
-بگو خب
+حالا من بعد دیگه بریم بیرون من یه ذره سلیطه بازی در بیارم بعد بهشون میگم کیو دوص دارم
-حالا کدوممون؟
+یه شب با کوکی بودم برای همین اون
-برای من مهم نیس نظرت مهمه که الان فهمیدم من میرم بیرون تا بلیط بگیرم برم
+کجا؟
-فرانسه
+میخوام نظرمو بهشون بگم باید توعم باشی
-باشه ففط برای اخرین بار
+اخ اخ اه اه دلم دلم درد میکنه
=هانا چیشده
+هیچی نگران نباش
=با این دلت نگران نباشم؟بلندشو بریم بیمارستان
+نمیخواد خوب میشم،دومین بارم بود
×اولین بارت با کی بود؟؟؟؟(از تو اشپزخونه اومد بیرون و گفت)
+مهم نیس
-بسه دیگه بگو کدومشون؟
×چرا خودتو قاطی نکردی؟ها(به ارومی و ریلکسی)
-چون جوابشو میدونم
=کیه؟؟
+بس کنید،میخوام بگم،ت....ت....تهیونگ
-چی؟ م.منو گفدی؟
+اوعوم مگه شک داشتی
ویو جونگکوک
وقتی از زبون هانا فهمیدم که تهیونگو دوص داره سریع زدم بیرون سوار ماشین شدمو با سرعت تموم توی شهر شلوغ میرفتم،رفتم به سمت کوهی که اخرین بار با بابام بودم
=من چی کم داشتم،من چی کم داشتم که رفت با اون
=خدا لعنتت کنه،هرچی داشتمو نداشتمو ازم گرفتی
الان
چیزی برای از دست دادن ندارم
قدم برداشتمو از صخره به پایین فرود اومدم
و سیاهی مطلقـــــــــ::)
خب برای اینکه بعد شنیدن صحبت هانا جیمین چیکار کرد و برای پارت بعد
²¹=like
¹⁰⁰=comment
۱۴.۶k
۲۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.