پارت⁴⁵
پارت⁴⁵
ویو جیمین
کوک رف ولی میدونستم نمیتونه بمونه منم نمیتونستم بمونم واقعن باور نمیکنم بعد از اینکه کوک سوار ماشین شد صوار ماشین خدم شدمو به سمت خونم حرکت کردم،رفتم یه دوش بگیرم راحت بشم،رفتم
تا
تا
چشمم خورد به شیشه ای که روی زمین بود،برش داشتم
گذاشتمش روی گرنمو تا میتونستم فشارش دادم.و
و
و
...........سیاهی مطلقـــــــــ::)
میخوام دیگ شرط نزارم ولی هرکی لایک میکنه باید یه نظری بده،ممنونم از لطف و حمایتاتون:)
ویو جیمین
کوک رف ولی میدونستم نمیتونه بمونه منم نمیتونستم بمونم واقعن باور نمیکنم بعد از اینکه کوک سوار ماشین شد صوار ماشین خدم شدمو به سمت خونم حرکت کردم،رفتم یه دوش بگیرم راحت بشم،رفتم
تا
تا
چشمم خورد به شیشه ای که روی زمین بود،برش داشتم
گذاشتمش روی گرنمو تا میتونستم فشارش دادم.و
و
و
...........سیاهی مطلقـــــــــ::)
میخوام دیگ شرط نزارم ولی هرکی لایک میکنه باید یه نظری بده،ممنونم از لطف و حمایتاتون:)
۸.۸k
۲۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.