پارت

پارت⁴⁵
ویو جیمین
کوک رف ولی میدونستم نمیتونه بمونه منم نمیتونستم بمونم واقعن باور نمیکنم بعد از اینکه کوک سوار ماشین شد صوار ماشین خدم شدمو به سمت خونم حرکت کردم،رفتم یه دوش بگیرم راحت بشم،رفتم
تا
تا
چشمم خورد به شیشه ای که روی زمین بود،برش داشتم
گذاشتمش روی گرنمو تا میتونستم فشارش دادم.و
و
و
...........سیاهی مطلقـــــــــ::)

میخوام دیگ شرط نزارم ولی هرکی لایک میکنه باید یه نظری بده،ممنونم از لطف و حمایتاتون:)
دیدگاه ها (۵۰)

پارت⁴⁶ویو تهیونگ جونگکوک رفجیمین رفموندم با عشقمتنهایه تنها،...

پارت⁴⁷یاد نوجوونیام افتادم که به زنا پول میدادم که اینکارارو...

پارت⁴⁴ویو هانا+تهیونگ نوبت توعه(اروم)-مگه چیکار دارم(با داد)...

پارت⁴³+تهیونگ بیا بالا کارت دارم(با داد)-چیه(رف بالا)-درو با...

عشق چیز خوبیه پارت ۶صبح از خواب بلند شدم لباسمو عوض کردم و ا...

🦋 wounded butterfly 🦋 part 13 سریع ماشین رو روندم سمت خونم چ...

Love and hate { عـشـق و نـفـرت }" part 4 " ویو جونگکوک : وقت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط