تا میتوانستم دوستش داشتم

. تا میتوانستم دوستش داشتم..!
تمام تمرکزم را گذاشته بودم روی همین کار "دوست داشتنش"...
تا میتوانست دوستم داشت!
هوایم را داشت!
نگران بود کسی از مو نازکتربه من بگوید
عجیب بود...! عجیب دوستم داشت!
اما نمیدانم یکدفعه چه اتفاقی افتاد
انگار نقصِ فنی پیدا کرده بود. انگار یک نفر دست کاریَش کرده بود.
درست مثل این هواپیماهایی که خیلی عجیب و مشکوک سقوط میکنند و اخرسر مشخص میشود دست کاری شده بوده اند.!
دست کاری کردند عشقش را...
دوست داشتنش را... سقوط کرد
من هم سقوط کردم!
اما من جز "دوست داشتنش" کاری بلد نبودم
من سقوط کردم تَه دره.
اما او چتر باز خوبی بود نجات پیدا کرد!
درست در بغل یک نفر
یک نفر که من نبودم...!
دیدگاه ها (۱)

"نگرانتم"پشتش هزار جور حرف دارد...هزار جور دوستت دارم به زبا...

و آنگاه که آسمان بیقراری هایش را با تلفیقی از رنگ های پاک گی...

مبادا آدمى در اين شهر باشد،كه تو را بيشتر از من دوست داشته ب...

با یک مُشت خیال و فکر و رویاکه نمی‌شود زندگی کرد !باید کسی ب...

نام:وقتی پسر داییت بود بعد از ۱۵ سال دیدیشپارت:۱پدر آدم در م...

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۱۰نشستم و شروع کردم به خوردناحساس م...

black flower(p,257)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط