وقتی عضو هشتمی و ....

وقتی عضو هشتمی و ‌....
پارت ۱۴
ات ویو
داشتم آرایش میکردم که زنگ در خورد
فکر کنم جیهوپ بود با ذوق پریدم و در و باز کردم خودش بود چند بار صداش زدم اما خیره شده بود به من
جیهوپ ویو
ساعت تقریبا ۸ بود که رسیدم دم در خونه ی ات زنگ رو زدم ات در رو باز کرد همینجوری بهش خیره شده بودم
+هوسوک... هوسوک😄🤨
_اوه بله سلام خوبی 😅
+مرسی تو خوبی بیا تو 😄
_چه بوی غذایی میاددد گشنم شد 😅
+الان غذا رو میارم 😊😉
غدا رو آورد و خوردن
_وایی ا/ت خیلی خوشمزه بود دستت درد نکنه 😋
+خواهش میکنم کاری نکردم 😄
ات ویو
پاشدم ظرفارو جمع کنم که جیهوپ هم اومد کمکم چند بار گفتم نیاز نیست کهه
+هوسوک من خودم میبرم دیگ😶
_تو غذا درست کردی من میشورم 😁
ات شروع کرد به شوخی با جیهوپ که یا ات پاش لیز خورد و داشت میفتاد که هوسوک گرفتش چند ثانیه چشم تو چشم بودن که
+اهم اهم مرسی 😳😅
_اهم خواهش میکنم 😅😳
میخواستم ظرفارو بشورم که یهو حس خیسی کردم خدا خدا میکردن که اون نباشه سریع گوشیم رو برداشتم و دیدم بلهههه پریود شدم سریعا پریدم تو اتاق تا نوار بهداشتی پیدا کنم ولی تموم شده بود 😰
جیهوپ ویو
یهو دیدم ات چهرش پر از استرس شد
گوشیشو چک کرد و پرید تو اتاق
همینجوری صفحه ی گوشیش باز مونده بود که متوجه شدم پریود شده
چند دقیقه نیومد بیرون با خودم فکر کردم بهتره برم براش نوار بهداشتی بگیرم (مثلا رفت گرفت اومد )
لای در اتاق رو باز کردم و نوار بهداشتی ها رو دادم به ات بعد از چند دقیقه
ات به صورت گوجه شده اومد بیرون
_هی خجالت نکش چیزی نیست
برات یکم خوراکی خریدم و مسکن هم همینطور بخوری بهتر میشی رفتم
+مرسی😓