~love me right~
~love me right~
ep⇨10
از پله ها تند تند اومدم پایین.رفتم تو آشپزخونه چشمای همشون باد کرده بود بیحال و خواب الود صبحونه میخوردن لی که همونجوری خوابیده بود.
کله هاشون هی میرفت پایین دوباره جمعش میکردن
اوفی کشیدم و به پشتم نگاه کردم سوهو اومد پایین.
یه نگاه به این نه تا انداختم چانیول کله ش رفت پایین.....بنگ افتاد رو عسل
همشون پریدن.
سرمو به نشونه تاسف تکون دادم.
چانیول:وااای گیررررر کردمممممم سرم چسبیدههههه
بکهیون با دوتا دستاش کله چانو گرفتو کشید سمت خودش
ظرف عسل هم با کله ی چان اومد بالا
چانیول:واااااییییییی الان جوش میزنم
کریس:نمیشه شماها یه بار خرابکاری نکنید؟-_-
یه چاقو برداشتم
همه یهو ترسیدن
چانیول:مع..معلم
-ساکت شو تا درش بیارم
چانیول:چ...چشممو در بیاری؟
-خنگ کلتو در بیارم
رفتم سمتش و چاقورو از بالا ی پیشونیش نزدیک اون ظرفه کردم با چاقو چندتا ضربه به ظرفه زدم بنگ افتاد زمین و شکست.
یه لقمه کردم تو دهنم
-زود باشید بریم.
رفتم سمت در خروجی خونه که دیدم لوهان با اخم غلیظی داره با دی او میاد پایین یع تیشرت و شلوار ورزشی تنش بود.
اهمیتی ندادم و رفتیم بیرون
♔چانیول♔
ولو شدم رو زمین.نفسم بالا نمیومد
-معلم 5 ساعته داریم تمرین میکنیم تورو خداااا بسههههه
&پاشو چانیول یالاااا
کریس کمکم کرد بلند شم
چن:معلم جان 3 ساعت فقط دور خونه دوییدیم پاهامون الان میترکه
بک:من میرم به پای آقای کانگ میوفتم تا برگرده
&بسه بسه وقتو تلف نکنید
کای:هنوز نشکستی معلم؟آخه بدنت یجوریه انگار استخون نداری
چپ چپ نگاش کرد.دوباره آهنگمونو پخش کرد
&اسم آهنگتون گرگه درسته؟
-لعنت برمن که ایده ش برای من بود
&هیییسسس...شماها باید مثله گرگ باشید چقد برای ساختن ام ویش وقت دارید
سوهو:دوهفته
&وقت نداریم پس
دستاشو بهم کوبید.
&خوب من دیشب بر اساس آهنگتون یه رقص طراحی کردم و یه عالمه از گرگا کلیپ دیدم.
اومممم اول کی میخونه؟
-من
♔هانا♔
-اوکی چانیول.خوب تو برو اون گوشه وایسا
سهون بیا اینجا
با قیافه ی کیوتش نگام کرد:من؟
-آره زیرلب یه دعایی کردو بعد اومد جلو وایساد.
دستاشو گرفتم.یکم جا خورد همه زیر زیرکی خندیدن اهمیتی ندادم
دستاشو بردم بالا و سمت چپ کجش کردم
-همونجوری وایسا.تکون نخور
رفتم جلوی بقیه و نگاشون کردم.کیا میخوان موهاشونو بلوند کنن؟
بک و لوهان دسشونو بردن بالا
-سهون توچی؟
همونجوری که وایساده بود گفت:رنگین کمونی
دست بکو و لوهانو گرفتمو اوردمشون جلوی سهون.
لوهان چپ چپ نگام میکرد ولی خوب باید کنار میومدم.
بکو بردم سمت چپ تو فاصله یه متری سهون لوهانو برعکس بک سمت راست.
دست چپ لوهانو دست راست بکو گرفتم و دادم بهم
-بدنوتونو شل کنید و اینطوری همو بکشید...
همشون وایسادن
-اوممم خوبه چانیول باید مثله من باشی رفتم ته نشستم آهنگ پخش شد ناخوناموروی زمین کشیدم و بلند شدم,
-شماها هم آروم تکون میخورین//
♔لوهان♔
خداییش خیلی تو رقص ماهر بود بر عکس سنی که داره و تونسته همچین رقصیو تو یه شبه طراحی کنه.دوساعت فقط داشت مارو اینور و اونور میکردو توضیح میداد بعد دوساعت رقصو حفظ کردیم ولی چانیول گیج میزد.
هم خوشگل بود و هم باهوش ولی نمیدونم چرا انقد با این لج میکنم وااای چم شدهههه
بعد دوساعت ولمون کرد و رفت سمت خونه تا دوش بگیره ماهم همه ولو شدیم رو زمین.
بک:بابا ایولا داره ها کارش توپه توپه
کای:آخ چی میشه این زن من بشه
سوهو:کای باز شروع کردی
سهون:مهربونه ها ولی مغروره اول فک کردم میخاد پاموخورد کنه
چان:آخی چقد اذیتش کردم برای آهنگ 4 دیقه ای دوساعت وقت هدرکردیم
-نیم ساعته رفته من دارم میمیرم حتما تا حالا دوش گرفته.
سوهو:آره ولی من اولم
-فکرشم نکن من زودتر میرم شماها نمیاین
شیو:من نفسم در نمیاد تا فعلا پخش زمینم
-اوکی من میرم
بک:باز باهاش دعوا نکنیا
خندیدمو از سالن گوشه حیاط در اومدم رفتم سمت خونه و درو باز کردم.بوی رامن میومد رفتم سمت آشپزخونه دوتا آشغال رامن گوشه سینک بود.
حتما تا حالا دراومده.که رفته غذا هم خورده.سرمو کج کردم و از پله ها رفتم بالا زیرلب what is love رو زمزمه میکردم.
در اتاقش بسته بود.رفتم سمت حموم ولی خوب حالا یه دری بزنم بهتره...
با دستم چندتا ضربه به در زدم.اوم حتما کسی نیس
درشم که قفل نیس دروباز کردم///.
#lovemeright
ep⇨10
از پله ها تند تند اومدم پایین.رفتم تو آشپزخونه چشمای همشون باد کرده بود بیحال و خواب الود صبحونه میخوردن لی که همونجوری خوابیده بود.
کله هاشون هی میرفت پایین دوباره جمعش میکردن
اوفی کشیدم و به پشتم نگاه کردم سوهو اومد پایین.
یه نگاه به این نه تا انداختم چانیول کله ش رفت پایین.....بنگ افتاد رو عسل
همشون پریدن.
سرمو به نشونه تاسف تکون دادم.
چانیول:وااای گیررررر کردمممممم سرم چسبیدههههه
بکهیون با دوتا دستاش کله چانو گرفتو کشید سمت خودش
ظرف عسل هم با کله ی چان اومد بالا
چانیول:واااااییییییی الان جوش میزنم
کریس:نمیشه شماها یه بار خرابکاری نکنید؟-_-
یه چاقو برداشتم
همه یهو ترسیدن
چانیول:مع..معلم
-ساکت شو تا درش بیارم
چانیول:چ...چشممو در بیاری؟
-خنگ کلتو در بیارم
رفتم سمتش و چاقورو از بالا ی پیشونیش نزدیک اون ظرفه کردم با چاقو چندتا ضربه به ظرفه زدم بنگ افتاد زمین و شکست.
یه لقمه کردم تو دهنم
-زود باشید بریم.
رفتم سمت در خروجی خونه که دیدم لوهان با اخم غلیظی داره با دی او میاد پایین یع تیشرت و شلوار ورزشی تنش بود.
اهمیتی ندادم و رفتیم بیرون
♔چانیول♔
ولو شدم رو زمین.نفسم بالا نمیومد
-معلم 5 ساعته داریم تمرین میکنیم تورو خداااا بسههههه
&پاشو چانیول یالاااا
کریس کمکم کرد بلند شم
چن:معلم جان 3 ساعت فقط دور خونه دوییدیم پاهامون الان میترکه
بک:من میرم به پای آقای کانگ میوفتم تا برگرده
&بسه بسه وقتو تلف نکنید
کای:هنوز نشکستی معلم؟آخه بدنت یجوریه انگار استخون نداری
چپ چپ نگاش کرد.دوباره آهنگمونو پخش کرد
&اسم آهنگتون گرگه درسته؟
-لعنت برمن که ایده ش برای من بود
&هیییسسس...شماها باید مثله گرگ باشید چقد برای ساختن ام ویش وقت دارید
سوهو:دوهفته
&وقت نداریم پس
دستاشو بهم کوبید.
&خوب من دیشب بر اساس آهنگتون یه رقص طراحی کردم و یه عالمه از گرگا کلیپ دیدم.
اومممم اول کی میخونه؟
-من
♔هانا♔
-اوکی چانیول.خوب تو برو اون گوشه وایسا
سهون بیا اینجا
با قیافه ی کیوتش نگام کرد:من؟
-آره زیرلب یه دعایی کردو بعد اومد جلو وایساد.
دستاشو گرفتم.یکم جا خورد همه زیر زیرکی خندیدن اهمیتی ندادم
دستاشو بردم بالا و سمت چپ کجش کردم
-همونجوری وایسا.تکون نخور
رفتم جلوی بقیه و نگاشون کردم.کیا میخوان موهاشونو بلوند کنن؟
بک و لوهان دسشونو بردن بالا
-سهون توچی؟
همونجوری که وایساده بود گفت:رنگین کمونی
دست بکو و لوهانو گرفتمو اوردمشون جلوی سهون.
لوهان چپ چپ نگام میکرد ولی خوب باید کنار میومدم.
بکو بردم سمت چپ تو فاصله یه متری سهون لوهانو برعکس بک سمت راست.
دست چپ لوهانو دست راست بکو گرفتم و دادم بهم
-بدنوتونو شل کنید و اینطوری همو بکشید...
همشون وایسادن
-اوممم خوبه چانیول باید مثله من باشی رفتم ته نشستم آهنگ پخش شد ناخوناموروی زمین کشیدم و بلند شدم,
-شماها هم آروم تکون میخورین//
♔لوهان♔
خداییش خیلی تو رقص ماهر بود بر عکس سنی که داره و تونسته همچین رقصیو تو یه شبه طراحی کنه.دوساعت فقط داشت مارو اینور و اونور میکردو توضیح میداد بعد دوساعت رقصو حفظ کردیم ولی چانیول گیج میزد.
هم خوشگل بود و هم باهوش ولی نمیدونم چرا انقد با این لج میکنم وااای چم شدهههه
بعد دوساعت ولمون کرد و رفت سمت خونه تا دوش بگیره ماهم همه ولو شدیم رو زمین.
بک:بابا ایولا داره ها کارش توپه توپه
کای:آخ چی میشه این زن من بشه
سوهو:کای باز شروع کردی
سهون:مهربونه ها ولی مغروره اول فک کردم میخاد پاموخورد کنه
چان:آخی چقد اذیتش کردم برای آهنگ 4 دیقه ای دوساعت وقت هدرکردیم
-نیم ساعته رفته من دارم میمیرم حتما تا حالا دوش گرفته.
سوهو:آره ولی من اولم
-فکرشم نکن من زودتر میرم شماها نمیاین
شیو:من نفسم در نمیاد تا فعلا پخش زمینم
-اوکی من میرم
بک:باز باهاش دعوا نکنیا
خندیدمو از سالن گوشه حیاط در اومدم رفتم سمت خونه و درو باز کردم.بوی رامن میومد رفتم سمت آشپزخونه دوتا آشغال رامن گوشه سینک بود.
حتما تا حالا دراومده.که رفته غذا هم خورده.سرمو کج کردم و از پله ها رفتم بالا زیرلب what is love رو زمزمه میکردم.
در اتاقش بسته بود.رفتم سمت حموم ولی خوب حالا یه دری بزنم بهتره...
با دستم چندتا ضربه به در زدم.اوم حتما کسی نیس
درشم که قفل نیس دروباز کردم///.
#lovemeright
۵.۷k
۲۲ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.