پارت ۳

پارت ۳

یهو اومد نزدیک و یه سیلی محکم زد بهم من که هنوز تو شک بودم اشکام سرازیر شد از گونه هام قطره قطره میریختن پایین

ات. ا.. ارباب چی شده......(گریه)

جیمین. مگه اجوما بهتت نگفت در بزن و بیا تو دختره ی هر******زه(داددد)

ات. ارباب ولی شما خواب بودین(گریهههههه)

جیمین. هوفففففف پاشو برو به کارات برس دختره ی هر*****زه

ویو ات

مردتیکه ی عوضی(خودتی دختره ی ********) همش میگه هر....... زه همش دلم رو میشکونه. پس منم تمام قدرتم رو تو خودم جمع کردم و گفتم:«

ات. ولمممم کنننن چتههه هااا چتهههه همش بهم میگی هر.زه بهم میزنی مگه من دوست دارم اینجا باشم من که انقدر بدبختم
افتادم گیر تو(عین مامان من که به من میگ)
اون از پدر قمار بازم که منو فروخت اون از مامانم که مرد چی از جونم میخواهیییی(داد و گریه)

ویو جیمین

چی مامانش مرده؟؟.....
ولی نباید کم بیارم پس نمیزنم بهشش و بهش گفتم.........


جیمین. اولن که سر من داد نزن برای همین برو کل حیات عمارت رو بشور فهمیدیییی

ات. ام... ا هق(گریه)

جیمین. اما و ولی نداره برو

ویو ات

لامصب حیات عمارت قدر عمارت بود ولی مجبورم


پرش زمانی به ساعت 4 نصف شب

ویو ات

....................

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام دوستان امروز هی زود زود چهار پارت میزارم ولی نمی تونم یهویی چهر پارت بزارم بوسسس😘

شرایط پارت بعد

5تا لایک
1تا کامنت