"عشق آغشته به خون "
"عشق آغشته به خون "
P⁴³
#تابع_قوانین_ویسگون
_______
دیر وقت شب بود و تو راهرو تنها صدا تیکتاک ساعت بود که گوشامون رو نوازش میکرد،بدون اینکه صدای تولید کنیم خودمون رو به اتاق تهیونگ رسوندیم.
جان:در میزنی یا میری داخل
جینآئه:میرم اگه در بزنیم ممکنه کسی بیدار بشه.
دستگیره درو پایین دادمُ درو به سمت جلو هُل دادم و وارد اتاق شدم..تهیونگ با دیدنمون از روی کاناپه کنار پنجره اتاقش بلند شد.
تهیونگ:دیر کردین
جینآئه:مامانم دیر خوابید.
جان بعد از ورودش در بست،و کنارم ايستاد
تهیونگ:باشه بیاین بشینین
روی کاناپههای که یه میز گِرد جلوش بود نشستیم اولین کسی که سرصحبت رو باز کرد جان بود
جان:اینجوری که باهم میبینمتون خوشحال میشم
جینآئه:اگه تو دهن لقِ نمیکردی اینجوری نبودیم
جان:فکر کردم اگه بیفهمی به تهیونگ گفتم گردنم رو میزنی
جینآئه:اگه جوری دیگه میفهمیدم شاید میزدم اما تهیونگ جوری دیگهِ بهم گفت و منم نتونستم کاری انجام بدم
آخر جملهمو زمانِ به زبون آوردم که درست به چشمای تهیونگ نگاه میکردم..لبخندی زد و ادامه داد
تهیونگ:خب اینارو ولش باید درمورد موضوع دیگهِ حرف بزنیم،مگه نه!
جینآئه:آره بعد از اتفاقات امروز مطمئنم قراره اتفاقات زیادی تو قصر بیوفته،آیماه و ادوین دست روی دست نمیزارن،مطمئنم یه نقشه دیگه تو سر دارن،این داستان اینجا پایانی نداره.
جان:موافقم جینآئه، اما سؤالِ ذهنم رو درگیر کرده تهیونگ تو واقعا شب رو با آیماه خوابیدی؟
تهیونگ:مسخرست، آخه این همه وقت باهم دوست بودیم تو متوجه نشدی آیماه رو دوس ندارم و از همهبدتر شب رو باهاش بخوابم!!واقعا مسخرهست
جینآئه:اون ادعا داره که تو باهاش رابطه داشتی و دکترم گفت سالم نیست یعنی ممکنه چند وقت بعد بگه بارداره،ملکه گفت که قبل باردار شدنش تورو مجبور میکنه تا باهاش ازدواج کنی،اگه تو باهاش رابطه نداشتی پس چرا دختر نیست
تهیونگ:اینه همون چیزی که ادوین و آیماه میخواد،آیماه اگه سالم نیست یعنی با کسی دیگهِ رابطه داشته.
جینآئه:پس اون خون که روی تخت ریخته بود اون نشونگر یه رابطهست
تهیونگ:زخم پاش رو ندیدی،یه زخم تازه که با چاقو خراش برداشته بود و چاقو کجا بود زیر تخت،اینا فقط نقشهست
جینآئه:آره دیدم،ولی این نمیتونه مدرک خوبی بشه تا تو بیتونی ثابت کنی باهاش نبودی
تهیونگ:الان زوده برای ثابت کردن درسته اون زخم نمیتونه مدرک باشه اما میتونیم آیماه رو باهاش تهدید کنیم،چون آیماه با همهِ هوش که داره بازم خیلی سادهست
جینآئه:اگه اون سالم نیست یعنی با کسی دیگهِ بوده اما چرا بعدی یه رابطه ولش کرده و اومده به سمت تو
تهیونگ:اگه اینی که تو میگی باشه یعنی یکی مجبورش کرده مث مامانش باباش و یا حتی ادوین
جان:ادوینه اونی که مجبورش میکنه شب کریسمس،زمانیکه ادوین و آیماه باهم حرف میزدن راجع به یه پسر بود،ادوین آیماه رو با مرگ اون پسر تهدید میکرد،ازش چیزی میخواست و مرگ اون پسر تنها دلیل بود که آیماه مجبور به قبول اون کار شد.
تهیونگ:آیماه و ادوین رو از بچهگی میشناسم،اما یچیزی الان فرق میکنه،ادوین درست مث بچهگیش حسوده اما آیماه عوض شده،اون هیچوقت خودش رو علاقمند به کسی نشون نمیداد،جوری بود که انگار از همه پسرا متنفره،اما الان اون یه دختر شبیه هرزهها شده که فقط میخواد رابطه داشته باشه فرقی نمیکنه طرف بهش علاقه داره یا نه ولی اون،اون رابطه رو میخواد
جینآئه:اگه پاِ کسی دیگهِ درمیون باشه پس باید پيداش کنیم
تهیونگ:برا پيدا کردنش به یه نقشه نیاز داریم،کسی نظری داره؟
جان:اگه اینجوری که فکر میکنم باشه،قراره یهاتفاق دیگه هم تو راه باشه آیماه هرکاری انجام میده تا ملکه بیتونه تورو مجبور به ازدواج با اون کنه،ولی ما از این میتونیم بهنفع خودمون استفاده کنیم،تهیونگ اول پافشاری میکنه که نمیخواد اما بعد،مجبور میشه و قبولش میکنه، آیماه و ادوین خوشحال میشه چون تونستن به چیزی که میخوان برسن،اگه تو با آیماه رابطه نداشتی پس این کارمون رو راحت میکنه،چون ما ترسی از این نداریم که تو بابا بچهاش باشی،تو این مدت تا روز عروسی منو جینآئه به دنبال دلیل مجبوریت آیماه میگردیم حتی یه نشونه میتونه کارمون رو آسونتر کنه،شاید اون شخص رو با نزدیک شدن به آیماه و یا وارد شدن به قصر 'لی' پیدا کنیم،صبر میکنیم تا روز ازدواجتون و اون زمان درست موقع عقد همه رازهارو افشا میکنیم.
غلط املایی بود معذرت 💫🤍
نظرتون؟؟
حمایت نمیکنی دارم زحمت میکشم🥲💖
#جمهوری_اسلامی
P⁴³
#تابع_قوانین_ویسگون
_______
دیر وقت شب بود و تو راهرو تنها صدا تیکتاک ساعت بود که گوشامون رو نوازش میکرد،بدون اینکه صدای تولید کنیم خودمون رو به اتاق تهیونگ رسوندیم.
جان:در میزنی یا میری داخل
جینآئه:میرم اگه در بزنیم ممکنه کسی بیدار بشه.
دستگیره درو پایین دادمُ درو به سمت جلو هُل دادم و وارد اتاق شدم..تهیونگ با دیدنمون از روی کاناپه کنار پنجره اتاقش بلند شد.
تهیونگ:دیر کردین
جینآئه:مامانم دیر خوابید.
جان بعد از ورودش در بست،و کنارم ايستاد
تهیونگ:باشه بیاین بشینین
روی کاناپههای که یه میز گِرد جلوش بود نشستیم اولین کسی که سرصحبت رو باز کرد جان بود
جان:اینجوری که باهم میبینمتون خوشحال میشم
جینآئه:اگه تو دهن لقِ نمیکردی اینجوری نبودیم
جان:فکر کردم اگه بیفهمی به تهیونگ گفتم گردنم رو میزنی
جینآئه:اگه جوری دیگه میفهمیدم شاید میزدم اما تهیونگ جوری دیگهِ بهم گفت و منم نتونستم کاری انجام بدم
آخر جملهمو زمانِ به زبون آوردم که درست به چشمای تهیونگ نگاه میکردم..لبخندی زد و ادامه داد
تهیونگ:خب اینارو ولش باید درمورد موضوع دیگهِ حرف بزنیم،مگه نه!
جینآئه:آره بعد از اتفاقات امروز مطمئنم قراره اتفاقات زیادی تو قصر بیوفته،آیماه و ادوین دست روی دست نمیزارن،مطمئنم یه نقشه دیگه تو سر دارن،این داستان اینجا پایانی نداره.
جان:موافقم جینآئه، اما سؤالِ ذهنم رو درگیر کرده تهیونگ تو واقعا شب رو با آیماه خوابیدی؟
تهیونگ:مسخرست، آخه این همه وقت باهم دوست بودیم تو متوجه نشدی آیماه رو دوس ندارم و از همهبدتر شب رو باهاش بخوابم!!واقعا مسخرهست
جینآئه:اون ادعا داره که تو باهاش رابطه داشتی و دکترم گفت سالم نیست یعنی ممکنه چند وقت بعد بگه بارداره،ملکه گفت که قبل باردار شدنش تورو مجبور میکنه تا باهاش ازدواج کنی،اگه تو باهاش رابطه نداشتی پس چرا دختر نیست
تهیونگ:اینه همون چیزی که ادوین و آیماه میخواد،آیماه اگه سالم نیست یعنی با کسی دیگهِ رابطه داشته.
جینآئه:پس اون خون که روی تخت ریخته بود اون نشونگر یه رابطهست
تهیونگ:زخم پاش رو ندیدی،یه زخم تازه که با چاقو خراش برداشته بود و چاقو کجا بود زیر تخت،اینا فقط نقشهست
جینآئه:آره دیدم،ولی این نمیتونه مدرک خوبی بشه تا تو بیتونی ثابت کنی باهاش نبودی
تهیونگ:الان زوده برای ثابت کردن درسته اون زخم نمیتونه مدرک باشه اما میتونیم آیماه رو باهاش تهدید کنیم،چون آیماه با همهِ هوش که داره بازم خیلی سادهست
جینآئه:اگه اون سالم نیست یعنی با کسی دیگهِ بوده اما چرا بعدی یه رابطه ولش کرده و اومده به سمت تو
تهیونگ:اگه اینی که تو میگی باشه یعنی یکی مجبورش کرده مث مامانش باباش و یا حتی ادوین
جان:ادوینه اونی که مجبورش میکنه شب کریسمس،زمانیکه ادوین و آیماه باهم حرف میزدن راجع به یه پسر بود،ادوین آیماه رو با مرگ اون پسر تهدید میکرد،ازش چیزی میخواست و مرگ اون پسر تنها دلیل بود که آیماه مجبور به قبول اون کار شد.
تهیونگ:آیماه و ادوین رو از بچهگی میشناسم،اما یچیزی الان فرق میکنه،ادوین درست مث بچهگیش حسوده اما آیماه عوض شده،اون هیچوقت خودش رو علاقمند به کسی نشون نمیداد،جوری بود که انگار از همه پسرا متنفره،اما الان اون یه دختر شبیه هرزهها شده که فقط میخواد رابطه داشته باشه فرقی نمیکنه طرف بهش علاقه داره یا نه ولی اون،اون رابطه رو میخواد
جینآئه:اگه پاِ کسی دیگهِ درمیون باشه پس باید پيداش کنیم
تهیونگ:برا پيدا کردنش به یه نقشه نیاز داریم،کسی نظری داره؟
جان:اگه اینجوری که فکر میکنم باشه،قراره یهاتفاق دیگه هم تو راه باشه آیماه هرکاری انجام میده تا ملکه بیتونه تورو مجبور به ازدواج با اون کنه،ولی ما از این میتونیم بهنفع خودمون استفاده کنیم،تهیونگ اول پافشاری میکنه که نمیخواد اما بعد،مجبور میشه و قبولش میکنه، آیماه و ادوین خوشحال میشه چون تونستن به چیزی که میخوان برسن،اگه تو با آیماه رابطه نداشتی پس این کارمون رو راحت میکنه،چون ما ترسی از این نداریم که تو بابا بچهاش باشی،تو این مدت تا روز عروسی منو جینآئه به دنبال دلیل مجبوریت آیماه میگردیم حتی یه نشونه میتونه کارمون رو آسونتر کنه،شاید اون شخص رو با نزدیک شدن به آیماه و یا وارد شدن به قصر 'لی' پیدا کنیم،صبر میکنیم تا روز ازدواجتون و اون زمان درست موقع عقد همه رازهارو افشا میکنیم.
غلط املایی بود معذرت 💫🤍
نظرتون؟؟
حمایت نمیکنی دارم زحمت میکشم🥲💖
#جمهوری_اسلامی
۱۶.۷k
۱۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.