تهران زنی بود

تهران زنی بود
سیاه چشم
که از تو تمام ایستگاههای مترو را
خاطره داشت
تهران
با کفش های تابستانی
که پنج شنبه هایت
تا مغز میدان راه آهنش
رسوخ میکرد
آخ تهران ، تهران جامانده
روی صندلی ایستگاه ...
دیدگاه ها (۱)

من به دنیـا آمـدم دنیا نمــی آیـد به مـــنفـرق دارد فعلِ آور...

ما خانوادگی غصه می‌خوریم...من از رفتنت...مادرم از زردی صورتم...

ماجراهایی که با من زیر باران داشتیشعر اگر می شدقریب پنج دیوا...

در من کسی باز، یادِ تو افتاد ام شب ...!#حسین_منزوی

NEW MAFIA

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط