پارت ۳
پارت ۳
( صبح )
از خواب بیدار شدم رفتم صورتم رو شستم و رفتم پایین دیدم جونگ کوک اومده اینجا چیکار کنم خدایاااااا ..... یهو یه گرمی زیر پام به پایین پام که نگاه کردم دیدم.....چ...چی خ....خون اون بابل کشتهههههههه
+ آشغال عوضی
_ هوی با اربابت درست حرف بزن ..... زود باش آماده شو این لباسم در بیا کل بدنتو به نمایش گذاشتی
یه نگاه به سر تا پام انداختم ..... واییی با لباس زیر اومدممم سریع رفتم تو اتاقم .... الان وقت خوبی برای فراره لباسم رو عوض کردم و رفتم کنار پنجره ارتفاع کمه پس میتونم خیلی راحت برم پایین از پنجره رفتم بیرون
( مدتی بعد )
راستش خیلی ک.ر.د.ن.ی شده بود وقتی اون لباس خواب رو پوشیده بود ....ِ آه پس کی میاد رفتم دم اتاقش در زدم ولی کسی جواب نداد خواستم برم تو ولی در قفل بود پس تصمیم گرفتم که درو بشکونم در رو بعد چند ذربه شکستم رفتم داخل ولی کسی نبود
_ آه فاک .... فرار کرده زود پیداش کنید ( عربده )
آه جئون ات( نکته کوک اسم ات رو از باباش پرسیده ) اگه دستم بهت نرسه !
ادامه دارد .....
( صبح )
از خواب بیدار شدم رفتم صورتم رو شستم و رفتم پایین دیدم جونگ کوک اومده اینجا چیکار کنم خدایاااااا ..... یهو یه گرمی زیر پام به پایین پام که نگاه کردم دیدم.....چ...چی خ....خون اون بابل کشتهههههههه
+ آشغال عوضی
_ هوی با اربابت درست حرف بزن ..... زود باش آماده شو این لباسم در بیا کل بدنتو به نمایش گذاشتی
یه نگاه به سر تا پام انداختم ..... واییی با لباس زیر اومدممم سریع رفتم تو اتاقم .... الان وقت خوبی برای فراره لباسم رو عوض کردم و رفتم کنار پنجره ارتفاع کمه پس میتونم خیلی راحت برم پایین از پنجره رفتم بیرون
( مدتی بعد )
راستش خیلی ک.ر.د.ن.ی شده بود وقتی اون لباس خواب رو پوشیده بود ....ِ آه پس کی میاد رفتم دم اتاقش در زدم ولی کسی جواب نداد خواستم برم تو ولی در قفل بود پس تصمیم گرفتم که درو بشکونم در رو بعد چند ذربه شکستم رفتم داخل ولی کسی نبود
_ آه فاک .... فرار کرده زود پیداش کنید ( عربده )
آه جئون ات( نکته کوک اسم ات رو از باباش پرسیده ) اگه دستم بهت نرسه !
ادامه دارد .....
۷۹۹
۰۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.