یاده آن عیامی که در فکر سر

یاده آن عیامی که در فکر سر
علم و حیاتی داشتم
به انتظار دیدنش چشم روشنی ها داشتم
چو سایه همرایش می گذشتم
لیکن رنگ من افسانه بود
ای دو صد افسوس در دلش
چه افسون گری ها داشتم
🕊️
دیدگاه ها (۰)

ما گیمر ها وقتی که بازی می کنم🫴و در بازی چیزی داریم بنام غنی...

اونا از اون بر دنیا انگل ماه که نه🤷اینا دادن آی بدو برو پولت...

وای بر من تنها نه😐 بر همه🙋مخصوصن آنانی که وعده های🐣رنگارنگی ...

وای بر من❤️‍🔥🫴

░⃟‌‌‎‎‌قطره قطره اشکهایم میچکد بر دفترمیاد بادا ... ان نگار ...

پنهان مشو که روی تو بر ما مبارکستنظاره تو بر همه جان‌ها مبار...

مرگ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط