ویو آت
ویو آت
جایو رو بغل کردم و فشار دادم جوری که فک کنم نفسش بند اومد سریع ولش کردم
_جایو ببخشید
سرشو بهم چسبوند فک کنم فهمید چقدر بدبختم باید فرار کنم اینجا تاریکه ...من..من نمیتونم اینجا بمونم یهو سیاهی اومد جلو چشمم و آخرین چیزی که شنیدم صدای پارس جایو بود که از اون سوراخ رفت
ویو تهیونگ
جایو اومد و پارس کرد و با دندوناش منو کشید حدس زدم اتفاقی افتاده باشه برا همین بدو بدو رفتم تو انبار و دیدم ات بیهوش رو زمین افتاده بردمش بیمارستان چون دکتر شخصیم مرخصی بود
بعد دو ساعت دکتر اومد
÷ات و از کجا میشناسین؟
_من باید اینو بپرسم...
÷اون قبلا چند بار خودکشی کرده و اومده اینجا
_عصبانی
سه روز بعد
ویو آت
بیدار شدم دیدم تو بیمارستانم نکنه مثل فیلما حامله شدم تهیونگ جلوم نشسته بود
_من مامان شدم.؟؟
+هه توت خالی نکردم که تو هنوز بچه ای
_لعنت بهت کیم تهیونگ
و بعد گلدون و پرت کردم سمتش که با دستش گرفت
+بچه دفعه بعدی من میدونم تو ها حق نداری به اربابت بی احترامی کنی
_ایششش خب حالا
+چرا خود کشی کردی
_چی؟
+سوالمو دوبار تکرار نمیکنم..
_خ.. خب
جایو رو بغل کردم و فشار دادم جوری که فک کنم نفسش بند اومد سریع ولش کردم
_جایو ببخشید
سرشو بهم چسبوند فک کنم فهمید چقدر بدبختم باید فرار کنم اینجا تاریکه ...من..من نمیتونم اینجا بمونم یهو سیاهی اومد جلو چشمم و آخرین چیزی که شنیدم صدای پارس جایو بود که از اون سوراخ رفت
ویو تهیونگ
جایو اومد و پارس کرد و با دندوناش منو کشید حدس زدم اتفاقی افتاده باشه برا همین بدو بدو رفتم تو انبار و دیدم ات بیهوش رو زمین افتاده بردمش بیمارستان چون دکتر شخصیم مرخصی بود
بعد دو ساعت دکتر اومد
÷ات و از کجا میشناسین؟
_من باید اینو بپرسم...
÷اون قبلا چند بار خودکشی کرده و اومده اینجا
_عصبانی
سه روز بعد
ویو آت
بیدار شدم دیدم تو بیمارستانم نکنه مثل فیلما حامله شدم تهیونگ جلوم نشسته بود
_من مامان شدم.؟؟
+هه توت خالی نکردم که تو هنوز بچه ای
_لعنت بهت کیم تهیونگ
و بعد گلدون و پرت کردم سمتش که با دستش گرفت
+بچه دفعه بعدی من میدونم تو ها حق نداری به اربابت بی احترامی کنی
_ایششش خب حالا
+چرا خود کشی کردی
_چی؟
+سوالمو دوبار تکرار نمیکنم..
_خ.. خب
- ۶.۷k
- ۱۴ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط