بهترین قسمتش این بود

بهترین قسمتش این بود
که پرده ها را کشیدم
زنگ در را با پارچه های کهنه پوشاندم
و سه روز تمام
در تخت خواب ماندم
و بهتر از همه این بود
که کسی اصلا
دلش برایم تنگ نشد! هیچ کس ...
دیدگاه ها (۶)

وقتی “‘خـــــــــــــــــــــدا ” بخوادبزرگــــــــــی آدمـ...

رُک بگویم... از همه رنجیده ام !!!از غریب و آشنا ترسیده ام !!...

روحم میخواهد برود یک گوشه بنشیند، پشتش را بکند به دنیا، پاها...

به بعضیــــام بایــــــد گفت: ⇩ببــــین حتی در حد "ساعتمم" ن...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 83 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط