p

𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"
'p⁴'

از دفتر جئون خارج شد و در رو پشت سرش بست.
به سمت استودیو طراحی رفت. طرح رو روی میز خودش گذاشت و یه دفترچه جدید باز کرد‌. شروع کرد به اضافه کردن جزئیات بیشتر.

'⁸عصر'

از اتاقش خارج شد که با قامت جئون مواج شد.

"چرا هنوز اینجایی؟":kook

"عادت ندارم یه کارو نصفه ول کنم":Alice

طرح‌هارو جلو آورد.

"تمومه":Alice

"مگه من نگفتم همونا خوبن؟":kook

یکم خم شد تا هم قد آلیس بشه و بم گفت:
"چرا برداشتیشون؟":kook

نزدیک جئون شد

"چون خودم میدونستم که میتونم بهترش کنم":Alice

جئون سرش رو انداخت پایین و پوزخند زد. صاف ایستاد و طرح هارو از آلیس گرفت.

"شبتون بخیر جناب جئون":Alice

"شب خوش":kook

آلیس رفت اما جئون همونجا ایستاد و مشغول نگاه کردن به طرح شد.

"دختریه تخس!":kook

خندید و از اونجا رفت
_______
شاید این آخرین فیکی باشه که مینویسم
امیدوارم لذت ببرید
دیدگاه ها (۲۱)

𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p⁴'"این دختر جدیده خیلی تخسه":kook"کی؟ آ...

𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p⁵'"چرا نمیره ناهارش رو بخوره؟":kook"واس...

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p³'با دقت به طرح‌ها نگاه می‌کرد. واقعا ...

"𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"'p²'با قدم‌های آروم اما پر قدرت وارد ساخ...

#درخواستی #سه_پارتیمثلث عشقی؟........... Part 2لینو: خب کجا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط