p
𝗠𝘆 𝗵𝗲𝗮𝗿𝘁, 𝗼𝘂𝗿 𝗲𝘆𝗲𝘀"
'p⁴'
"این دختر جدیده خیلی تخسه":kook
"کی؟ آلیس رو میگی؟":Frederick
بطری ویسکی رو به همراه چندتا لیوان شرابخوری از داخل ویترین برداشت و به سمت جونگکوک رفت.
"تخستر از اون تو شرکت هست؟":kook
بلند بلند خندید. بطری ویسکی و لیوانهارو روی میز گذاشت و روی مبل کنار جونگکوک نشست.
"اوه پسر. حریفت میشه؟":Frederick
جونگکوک در بطری رو باز کرد.
شراب رو داخل لیوانش ریخت. لیوان رو تو دست گرفت، آروم تکونش میداد و به انعکاس نور و مایع قرمز نگاه میکرد.
"اون دختر..."
"دو روزه نظرتو جلب کرد. تابهحال انقدر مشتاق ندیده بودمت!":Frederick
یک قلوپ نوشید
"راستش... از کلکل باهاش لذت میبرم":kook
"جدی؟":Frederick
"حقیقتا... دوست دارم همش ببینمش. یعنی میخوام جلو چشمم باشه. منظورمو میفهمی. نه؟":kook
"منظورت رو که...":Frederick
از ویسکی برای خودش ریخت. لیوان رو برداشت و نوشید.
"بهتر از خودت. ولی راجب تو... مطمئن نیستم":Frederick
"نه":kook
"آره...":Frederick
'p⁴'
"این دختر جدیده خیلی تخسه":kook
"کی؟ آلیس رو میگی؟":Frederick
بطری ویسکی رو به همراه چندتا لیوان شرابخوری از داخل ویترین برداشت و به سمت جونگکوک رفت.
"تخستر از اون تو شرکت هست؟":kook
بلند بلند خندید. بطری ویسکی و لیوانهارو روی میز گذاشت و روی مبل کنار جونگکوک نشست.
"اوه پسر. حریفت میشه؟":Frederick
جونگکوک در بطری رو باز کرد.
شراب رو داخل لیوانش ریخت. لیوان رو تو دست گرفت، آروم تکونش میداد و به انعکاس نور و مایع قرمز نگاه میکرد.
"اون دختر..."
"دو روزه نظرتو جلب کرد. تابهحال انقدر مشتاق ندیده بودمت!":Frederick
یک قلوپ نوشید
"راستش... از کلکل باهاش لذت میبرم":kook
"جدی؟":Frederick
"حقیقتا... دوست دارم همش ببینمش. یعنی میخوام جلو چشمم باشه. منظورمو میفهمی. نه؟":kook
"منظورت رو که...":Frederick
از ویسکی برای خودش ریخت. لیوان رو برداشت و نوشید.
"بهتر از خودت. ولی راجب تو... مطمئن نیستم":Frederick
"نه":kook
"آره...":Frederick
- ۱۴.۶k
- ۲۴ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط