گارسون کمی شکر و تو لبخند می زنی

.
گارسون کمی شکر و تو لبخند می زنی

حالم به هم می خورد از طنزهای تلخ

گفتم هوا چه گرم و سر حرف باز شد

گفتی هزار لعنت بر این هوای تلخ
.
دیدگاه ها (۲)

.عادت کرده ام به طعم قهوهبه آد مهای پشت پنجره کافهدست هایی ک...

.حالا فهمیده ام که چرا قهوه و کیک را با هم می خورمقهوه می نو...

.عصرانه ای به طعم همین واژه های تلخمن تو ، غروب ، کافه و لبخ...

یک استکان چای از میان دستانت و یک جرعه غزل از میان چشمانتدلم...

به چشمان تو می بخشم همه دار و ندارم رابه لبخند تو می بازم هم...

گفتی که نگو روی تو را ماه ندارد اصرار نکن جان خودت راه ندارد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط