رمان دنیای من
رمان دنیای من
پارت ۶۵
دیانا، رفتم تو اتاق پرو پوشیدم فیت تنم بود
ارسلان، در زدم پوشیدی عزیزم
دیانا، آره
ارسلان، درو باز کن ببینمت
دیانا، درو باز کردم دستمو گرفتم به دامنم و یه چرخی زدم
ارسلان، آخ قلبم منو بگیر
دیانا، داشت میوفتاد که گرفتمش
ارسلان، دیدی گفتم اندازته
دیانا، آره
ارسلان، خوب بانوی زیبا این لباس رو درآور حساب کنیم بریم که کار داریم
دیانا، باشه برو بیرون
ارسلان، اوکی
پارت ۶۵
دیانا، رفتم تو اتاق پرو پوشیدم فیت تنم بود
ارسلان، در زدم پوشیدی عزیزم
دیانا، آره
ارسلان، درو باز کن ببینمت
دیانا، درو باز کردم دستمو گرفتم به دامنم و یه چرخی زدم
ارسلان، آخ قلبم منو بگیر
دیانا، داشت میوفتاد که گرفتمش
ارسلان، دیدی گفتم اندازته
دیانا، آره
ارسلان، خوب بانوی زیبا این لباس رو درآور حساب کنیم بریم که کار داریم
دیانا، باشه برو بیرون
ارسلان، اوکی
۸.۳k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.