عشق ابدی♥ p7

@اوپا ولش کن (از بازوی جیمین گرفت خودشو چسبوند بهش)
+آقای پارک جیمین من فردا رو مرخصی میگیرم (عصبی)
_منم اجازه نمیدم
+عه باشه حقوقمو این ماهمونده
_ات؟
ات رفت بیرون کافه
@اوپا میخوام دوست دخترتت بشم
_ایش کنه ولم کن ات رفت
@تو با اون هرزه چیکار داری وقتی منو داری
_درست حرف بزن الان میفهمم سوهیون چرا ازت جدا شد دست یونا از خودش جدا کرد رفت
@بالاخره به دستت میارم(داد)
ویو ات توراه
ات بسه گگگ(اداشو در میاره) انگار من چیکار کردم خوشش میاد که یونا بهش بچسبه اگه دودقیقه دیرتر حرف میزدم الان ازدواج کرده بودن بچه هاشونم کنارشون بخدا ایشش به من چه پسرع میمیون عنتر کی فکرشو میکرد که یه روز درباره جیمین اینطوری حرف بزنم یهو یه ماشین امد جلومو گرفت بدون دقت بهش گفتم مزاحم نشو وگرنه جرت میدم
_عه میخوای منو جر بدی(خنده)
+تو اینجایی چه گوه... یعنی غلطی میکنی
_الان مثلت با ادب حرف زدی؟ 😂
+معلومه حالا هم برو پیش یونا من فقط دستم به لیا برسه ببین چیکارش میکنم
_حسودیت شد؟(خنده)
+چی من منو حسودی اصلا و ابدا اصلا معنیش چیه چطوریه؟
_خدایا چقدر کیوته ای بشر(زیر لب)
+چیزی گفتی؟
_نه بابا
+نکنه بهم فوش دادی
_بیا سوارشو کارت دارم
+نمیام
_واقعا پشیمون میشیا برات سوپرایز داشتم
+عه پس امدم بخاطر تو نه ها فقط دوست ندارم سوپرایزم خراب بشه
_خب نیا منم میدمش به یونا
+پسره... ایشش خدا بگم چیکارت کنه
_(خنده)
سوار ماشین شدن رفتن
بعد چند مین رسیدن کنار ساحل
+اخ جون چند ساله نیومدم اینجا(ذوق)
_(لبخند)
+بریم کنار ساحل
_ها باشه
+ات بیا اب بازیی
_نه نه خیس میشم
+که نمیای نیا به من چه رفتم تو دریا که اب میپاشیدم رو جیمین
_نکن اتتتت(داد، خنده)
+بیا دیگه
_نه نکن
ات امد از دستش گرفت انداختش تو اب
_ات میکشمت
+اگه میتونی منو بگیر
خب اینا بازی کردن پرش زمانی به شب
+وایی سردمه
_بیا بغلم
+چـ چـ چی؟
_مگه نگفتی سردته بیا بغلم
+باشه
اترفت بغل جیمین
ویو جیمین
وقتی بغلش کردم حس آرامش دارم قلبمم تند میزد دوست دشاتم تا ابد اینطوری باشه
ویو ات
حسش خیلی قشنگه که وقتی بغلشم من عاشقش شدم ولی اون یکی دیگه رو دوست داره از بغلش امدم
+خوبه بریم(سرد)
_خوبی؟
+هوم(سرد)
_..
ادامه دارد..
حمایت کنید 🥺♥
شرطا
17تالایک
17کامنت
باییی🖐🏻💙