ثروتمندزاده ای را در کنار قبر پدرش نشسته بود و در کنار او
ثروتمندزاده ای را در کنار قبر پدرش نشسته بود و در کنار او فقیرزاده ای که او هم در کنار قبر پدرش بود.
ثروتمندزاده با فقیرزاده مناظره می کرد و می گفت: صندوق گور پدرم سنگی است و نوشته روی سنگ رنگین است.
مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در میان قبر، خشت فیروزه به کار رفته است، ولی قبر پدر تو از مقداری خشت خام و مشتی خاک، درست شده، این کجا و آن کجا؟
فقیرزاده در پاسخ گفت: تا پدرت از زیر آن سنگ های سنگین بجنبد، پدر من به بهشت رسیده است.
ثروتمندزاده با فقیرزاده مناظره می کرد و می گفت: صندوق گور پدرم سنگی است و نوشته روی سنگ رنگین است.
مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در میان قبر، خشت فیروزه به کار رفته است، ولی قبر پدر تو از مقداری خشت خام و مشتی خاک، درست شده، این کجا و آن کجا؟
فقیرزاده در پاسخ گفت: تا پدرت از زیر آن سنگ های سنگین بجنبد، پدر من به بهشت رسیده است.
۱.۵k
۲۶ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.