تنهام نزار🥺🦋
ا.ت:میخواستیم همو ببوسیم که یهو صدایه بوقه ماشین اومد
جیمین:تا اومدم ا.تو ببوسم صدایه بوقه ماشینی که اومده بود سُراقم اومد
جیمین:الان باید برم ادامش بمونه برا وقتی که برگشتم😉
ا.ت:زود برگردی باشه🥺
جیمین:قول میدم زوده زود برگردم.....تا من برمیگردم مراقب خودت باشی ها!
ا.ت:باش(همو بغل میکنن)
جیمین:خدافظ..
ا.ت:خدافظ🥺
جیمین:با ا.ت خداحافظی کردمو از خونه اومدم بیرون سوار ماشین شدم به سمت فرودگاه راه افتادم
نمیدونم ا.ت الان داره چیکار میکنه از همین الان نگرانشم
ا.ت:جیمین رفتو منم تنها شدم
رفتم رویه کاناپه دراز شدم با گوشیم یه آهنگ گذاشتم همینجوری که داشتم آهنگ گوش میدادم صدایه زنگ در اومد
رفتم ببینم کیه که دیدم هوپی بود (سوپرایززز😁)
درو باز کردم
هوپی:سلام خوبی؟!🙂
ا.ت:سلام(کمی بغض یکمم بی حال)
هوپی:اووففف ا.ت بابا زود میاد چرا اینطوری میکنی با خودت
ا.ت:نمیخوام🥺(بغض نزدیک به گریه)
هوپی:اگه دوس داری میتونی گریه کنی تو خودت نریز🙂
ا.ت:با این حرف هوپی زدم زیر گریه😭
هوپی:تا دیدم ا.ت داره گریه میکنه سریع بغلش کردم
اروم باش (نازش میکنه)
ا.ت:تو خیلی مهربونی هوپی
هوپی:تو هم خیلی مهربونی خانم کوچولو
ا.ت:من کوچولو نیستم
هوپی:کوچولویی خیلیم کوچولویی
ا.ت:عهههه
هوپی:باشه بابا کوچولو نیستی😅
اشکاشو پاک کرد
ا.ت:هوپی گشنت نیست؟!
هوپی:کمی
ا.ت:ولی من خیلی گشنمه!..اوممممم نودل میخوری؟!
هوپی:بیا بشین خودم درست میکنم🙂
ا.ت:باش
هوپی:رفتم دوتا نودل اوردمو درستش کردم یکمم دوکبوکی درست کردم
هوپی:امادست...بیا😁
ا.ت:اووو نه بابا اشپزیتم خوبه😅
هوپی:پس چی؟!😄
ا.ت:غذارو خوردیمو میزو جمع کردیم
هوپی:میای فیلم ببینیم؟!
ا.ت:باشه...اومم تو فیلمو انتخاب کن!
هوپی:باشه
تا فیلمه شروع شد گوشیم زنگ خورد
واقعا نمیدونم چه شکلی باشه
اگه نظری حرفی حدیثی چیزی دارید بگید🥺
کی پشت تلفن باشههه؟!😩😭
جیمین:تا اومدم ا.تو ببوسم صدایه بوقه ماشینی که اومده بود سُراقم اومد
جیمین:الان باید برم ادامش بمونه برا وقتی که برگشتم😉
ا.ت:زود برگردی باشه🥺
جیمین:قول میدم زوده زود برگردم.....تا من برمیگردم مراقب خودت باشی ها!
ا.ت:باش(همو بغل میکنن)
جیمین:خدافظ..
ا.ت:خدافظ🥺
جیمین:با ا.ت خداحافظی کردمو از خونه اومدم بیرون سوار ماشین شدم به سمت فرودگاه راه افتادم
نمیدونم ا.ت الان داره چیکار میکنه از همین الان نگرانشم
ا.ت:جیمین رفتو منم تنها شدم
رفتم رویه کاناپه دراز شدم با گوشیم یه آهنگ گذاشتم همینجوری که داشتم آهنگ گوش میدادم صدایه زنگ در اومد
رفتم ببینم کیه که دیدم هوپی بود (سوپرایززز😁)
درو باز کردم
هوپی:سلام خوبی؟!🙂
ا.ت:سلام(کمی بغض یکمم بی حال)
هوپی:اووففف ا.ت بابا زود میاد چرا اینطوری میکنی با خودت
ا.ت:نمیخوام🥺(بغض نزدیک به گریه)
هوپی:اگه دوس داری میتونی گریه کنی تو خودت نریز🙂
ا.ت:با این حرف هوپی زدم زیر گریه😭
هوپی:تا دیدم ا.ت داره گریه میکنه سریع بغلش کردم
اروم باش (نازش میکنه)
ا.ت:تو خیلی مهربونی هوپی
هوپی:تو هم خیلی مهربونی خانم کوچولو
ا.ت:من کوچولو نیستم
هوپی:کوچولویی خیلیم کوچولویی
ا.ت:عهههه
هوپی:باشه بابا کوچولو نیستی😅
اشکاشو پاک کرد
ا.ت:هوپی گشنت نیست؟!
هوپی:کمی
ا.ت:ولی من خیلی گشنمه!..اوممممم نودل میخوری؟!
هوپی:بیا بشین خودم درست میکنم🙂
ا.ت:باش
هوپی:رفتم دوتا نودل اوردمو درستش کردم یکمم دوکبوکی درست کردم
هوپی:امادست...بیا😁
ا.ت:اووو نه بابا اشپزیتم خوبه😅
هوپی:پس چی؟!😄
ا.ت:غذارو خوردیمو میزو جمع کردیم
هوپی:میای فیلم ببینیم؟!
ا.ت:باشه...اومم تو فیلمو انتخاب کن!
هوپی:باشه
تا فیلمه شروع شد گوشیم زنگ خورد
واقعا نمیدونم چه شکلی باشه
اگه نظری حرفی حدیثی چیزی دارید بگید🥺
کی پشت تلفن باشههه؟!😩😭
۴.۹k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.