ویو تهیونگ
ویو تهیونگ
کوک اومد و حرکت کردیم سمت هواپیما و کوک گفت
کوک. بورام خیلی خوشحاله که لیا هست و کای باهم کنار اومدن
تهیونگ . اوممم خوبه که کنار اومد( لبخند ضایع که معلومه عاشق لیاست)
کوک. تهیونگ یه چی بگم
تهیونگ. بگو خو
کوک . تو عاشق لیا شدی
تهیونگ.چییی میگی بابا نه اصلا عمرا نه نه
کوک. ضایعه
تهیونگ . خوب خوب اره شدم چی کار کنم
کوک. این که خیلی خوبه بورام هم خوشحاله
تهیونگ . نمیدونم
کوک. بهتره بهش بگی
تهیونگ . باش هفته ی دیگه که اومدیم میخوام یکم بیشتر از حسم مطمئن شم
کوک.اوکی رفیق
کوک اومد و حرکت کردیم سمت هواپیما و کوک گفت
کوک. بورام خیلی خوشحاله که لیا هست و کای باهم کنار اومدن
تهیونگ . اوممم خوبه که کنار اومد( لبخند ضایع که معلومه عاشق لیاست)
کوک. تهیونگ یه چی بگم
تهیونگ. بگو خو
کوک . تو عاشق لیا شدی
تهیونگ.چییی میگی بابا نه اصلا عمرا نه نه
کوک. ضایعه
تهیونگ . خوب خوب اره شدم چی کار کنم
کوک. این که خیلی خوبه بورام هم خوشحاله
تهیونگ . نمیدونم
کوک. بهتره بهش بگی
تهیونگ . باش هفته ی دیگه که اومدیم میخوام یکم بیشتر از حسم مطمئن شم
کوک.اوکی رفیق
۸.۶k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.