عاشق مغرور
عاشق مغرور
#پارت۱۱
و رو تنم خیمه زد
دستشو گذاشت رو یقه ی لباسمو جرش داد
که شوکه شدم و با صدای بلند حیح کشیدم
نگاش قفل سی..نه های بزرگ و سفیدم شد
بوسه ای روی چا..کم نشوند و گفت
-خیلی نابی
نا خواسته هقی زدم که سرش و شوکه بالا اورد و به چشمای گریونم زل زد
به انی نگاهش قرمز شد و رگ گردنش باد کرد فکمو تو مشتش گرفت و با عصبانیت داد زد
-حق نداری وقتی لم..ست میکنم یا باهات عش...ق بازی میکنم بدت بیاد فهمیدی من شوهرتم حق نداری از من بدت بیاد
کظلوم و پر بغض هق زدم
-بب..خخخ..شید...
یک پارت لیشتر به جبران دیروز
#پارت۱۱
و رو تنم خیمه زد
دستشو گذاشت رو یقه ی لباسمو جرش داد
که شوکه شدم و با صدای بلند حیح کشیدم
نگاش قفل سی..نه های بزرگ و سفیدم شد
بوسه ای روی چا..کم نشوند و گفت
-خیلی نابی
نا خواسته هقی زدم که سرش و شوکه بالا اورد و به چشمای گریونم زل زد
به انی نگاهش قرمز شد و رگ گردنش باد کرد فکمو تو مشتش گرفت و با عصبانیت داد زد
-حق نداری وقتی لم..ست میکنم یا باهات عش...ق بازی میکنم بدت بیاد فهمیدی من شوهرتم حق نداری از من بدت بیاد
کظلوم و پر بغض هق زدم
-بب..خخخ..شید...
یک پارت لیشتر به جبران دیروز
۶.۰k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.