shadows murderer:قاتل سایه ها
shadows murderer:قاتل سایه ها
part60
از روی صندلی بلند شد و به پشت سرش نگاه کرد.
لیسا: ت...تو؟
جونگ کوک سرش رو پایین میندازه و لیسا ادامه میده: با چه رویی اومدی اینجا؟
جونگ کوک: میدونم حالت ازم بهم میخوره اما باید بهت توضیح بدم...
لیسا جلو میاد و مشتی به سینه جونگ کوک میزنه.
لیسا: چیو توضیح بدی؟ اینکه چجوری خواهرمو کشتی؟ (داد و گریه)
جونگ کوک: لیسا من اینکارو نکردم (بغض)
تهیونگ: اگه توی عوضی نبودی پس کار کی بود؟ (عصبی)
لیسا: تهیونگ تو اینجا...
تهیونگ: بازم میخواستی ازم مخفیش کنی؟ (عصبی)...جنی رو فرستادی اون دنیا واست بس نبود؟ (عربده) از کجا معلوم که خودت با این عوضی همدست نباشی؟ (داد)
لیسا: تهیونگ...(بغض)
جونگ کوک: سرش داد نزن (داد)
تهیونگ: نمیخواستم توی همچین روزی خونت رو بریزم اما با پای خودت اومدی به کشتار گاهت
تهیونگ جلو میره. اونقدر عصبانی بود که میتونست همونجا جونگ کوک رو بکشه، اما لیسا جلوی جونگ کوک سپر میشه.
لیسا: لطفا...(بغض خفه)
تهیونگ: میخوای قاتل جنی رو نجات بدی؟
جونگ کوک: من جنی رو نکشتم...لیسا تو که بهتر از هرکسی میدونی، مگه منو نمیشناسی؟
لیسا: فکر میکردم میشناسمت اما اشتباه میکردم...پست بودن تو حتی برای من که خالقتم غیر قابل درکه
روش رو به جونگ کوک میکنه و ادامه میده: ای کاش هیچ وقت دست به نوشتن اون داستان نمیزدم...اینجوری تو هرگز وجود نداشتی و جنی اونی زنده بود...من با دستای خودم یه هیولا خلق کردم و باعث مرگ آدمای زیادی شدم
جونگ کوک: لیسا...(بغض)
لیسا با دستاش به سینه جونگ کوک میزنه و هولش میده.
لیسا: گمشو...دیگه نمیخوام ببینمت...تو یه هیولایی..ذات تو هرگز تغییر نمیکنه (داد و گریه)
لیسا: خیلی زود این داستانو تمومش میکنم...با دستای خودم به این جهنم خاتمه میدم
تهیونگ پوزخندی میزنه و میگه: جئون جونگ کوک...خیلی زود خودم به جهنم واقعی راهنماییت میکنم
(حمایت هاتون کم شده ها...من با اینکه امتحان دارم وقت گزاشتم پارت نوشتم نمیخواید حمایت کنید؟)
#فیک
#ایتزی #مامامو #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #ایستریکیدز #استرو #بی_تی_بی #اسمر_فود #بی_ال #مد_گل #مدگل #پریسا #سرنا #کیوت #جین #جیمین #تیهونگ #جونگ_کوک #نامجون #شوگا #رزی #لیسا #جنی #جیسو #چانویول #دی_و #موکبانگ #کره #کره_جنوبی #کره_شمال
#دسر #چالش #میکاپ #کوک #حجاب #غذا #کیدراما #نامی #گل #اد #تب_لیستی #ویکوک #تهکوک #ویمین #جنلیسا #تهنی #جینسو #رزمین #جیرز #لیزکوک #نامجین
part60
از روی صندلی بلند شد و به پشت سرش نگاه کرد.
لیسا: ت...تو؟
جونگ کوک سرش رو پایین میندازه و لیسا ادامه میده: با چه رویی اومدی اینجا؟
جونگ کوک: میدونم حالت ازم بهم میخوره اما باید بهت توضیح بدم...
لیسا جلو میاد و مشتی به سینه جونگ کوک میزنه.
لیسا: چیو توضیح بدی؟ اینکه چجوری خواهرمو کشتی؟ (داد و گریه)
جونگ کوک: لیسا من اینکارو نکردم (بغض)
تهیونگ: اگه توی عوضی نبودی پس کار کی بود؟ (عصبی)
لیسا: تهیونگ تو اینجا...
تهیونگ: بازم میخواستی ازم مخفیش کنی؟ (عصبی)...جنی رو فرستادی اون دنیا واست بس نبود؟ (عربده) از کجا معلوم که خودت با این عوضی همدست نباشی؟ (داد)
لیسا: تهیونگ...(بغض)
جونگ کوک: سرش داد نزن (داد)
تهیونگ: نمیخواستم توی همچین روزی خونت رو بریزم اما با پای خودت اومدی به کشتار گاهت
تهیونگ جلو میره. اونقدر عصبانی بود که میتونست همونجا جونگ کوک رو بکشه، اما لیسا جلوی جونگ کوک سپر میشه.
لیسا: لطفا...(بغض خفه)
تهیونگ: میخوای قاتل جنی رو نجات بدی؟
جونگ کوک: من جنی رو نکشتم...لیسا تو که بهتر از هرکسی میدونی، مگه منو نمیشناسی؟
لیسا: فکر میکردم میشناسمت اما اشتباه میکردم...پست بودن تو حتی برای من که خالقتم غیر قابل درکه
روش رو به جونگ کوک میکنه و ادامه میده: ای کاش هیچ وقت دست به نوشتن اون داستان نمیزدم...اینجوری تو هرگز وجود نداشتی و جنی اونی زنده بود...من با دستای خودم یه هیولا خلق کردم و باعث مرگ آدمای زیادی شدم
جونگ کوک: لیسا...(بغض)
لیسا با دستاش به سینه جونگ کوک میزنه و هولش میده.
لیسا: گمشو...دیگه نمیخوام ببینمت...تو یه هیولایی..ذات تو هرگز تغییر نمیکنه (داد و گریه)
لیسا: خیلی زود این داستانو تمومش میکنم...با دستای خودم به این جهنم خاتمه میدم
تهیونگ پوزخندی میزنه و میگه: جئون جونگ کوک...خیلی زود خودم به جهنم واقعی راهنماییت میکنم
(حمایت هاتون کم شده ها...من با اینکه امتحان دارم وقت گزاشتم پارت نوشتم نمیخواید حمایت کنید؟)
#فیک
#ایتزی #مامامو #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #ایستریکیدز #استرو #بی_تی_بی #اسمر_فود #بی_ال #مد_گل #مدگل #پریسا #سرنا #کیوت #جین #جیمین #تیهونگ #جونگ_کوک #نامجون #شوگا #رزی #لیسا #جنی #جیسو #چانویول #دی_و #موکبانگ #کره #کره_جنوبی #کره_شمال
#دسر #چالش #میکاپ #کوک #حجاب #غذا #کیدراما #نامی #گل #اد #تب_لیستی #ویکوک #تهکوک #ویمین #جنلیسا #تهنی #جینسو #رزمین #جیرز #لیزکوک #نامجین
۲۰.۸k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.