هرچه گویی دوست دارم، نم نم باران عشق
هرچه گویی دوست دارم، نم نم باران عشق
در غروبت ، ابر پرباران شده ، میبارَمَت
هرچه گویی دوست دارم، شاعر دیوان عشق
باغی از یک شعر بیپایان شده ، میکارمَت
هرچه گویی دوست دارم، ساحل میدان عشق
روی موج عشق ، قایقران شده ، میآرمَت
هرچه گویی دوست دارم، آن سروسامان عشق
با دل و جانم ، سروسامان شده میدارمت
هرچه گویی دوست دارم، تا شوم مهمان عشق
صاحب قلبم تویی ، در سینه میپندارمَت.
در غروبت ، ابر پرباران شده ، میبارَمَت
هرچه گویی دوست دارم، شاعر دیوان عشق
باغی از یک شعر بیپایان شده ، میکارمَت
هرچه گویی دوست دارم، ساحل میدان عشق
روی موج عشق ، قایقران شده ، میآرمَت
هرچه گویی دوست دارم، آن سروسامان عشق
با دل و جانم ، سروسامان شده میدارمت
هرچه گویی دوست دارم، تا شوم مهمان عشق
صاحب قلبم تویی ، در سینه میپندارمَت.
۴.۸k
۱۷ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.