¹³

علامتش@( پسره ایشون)
@سلام ا.ت خوبی
+سلام هیون ممنون تو خوبی
@اوهوم دلم برات تنگ شده بود
+منم هیونی
@یه خبر قراره بیام کره
+جدی کی
@فردا میخام بیام
+خوبه که
دیگه پیامی ازش دریافت نکردم پس بلند شدمو لباسمو عوض کردم رفتم بیرون( استایل بعد)
یکم گشتم که چشمم به مغازه اسباب بازی فروشی افتاد از بچگی عاشق عروسک بودم و الان چشمم افتاده بود پس به سمت مغازه رفتمو یه عروسک خرگوشی صورتی انتخاب کردم پولشو دادمو باز قدم زدم که این بار یادم افتاد باید برای خونه یکم خرید کنم به سمت فروشگاه رفتمو وسایل های مورد نیاز مو خریدم موقع حساب کردن خوردم به یکی به جلوم نگاه کردم یه مرد قول پیکر بود
+ببخشید اقا
πاشکال نداره
وسایلمو برداشتمو سری رفتم خونه
+اه خسته شدم پاهام درد میکنه مگه ماشین اینجا نیس هوففف
وسایل ها رو گزاشتم تو یخچال لباسمو عوض کردم روی تخت نشستمو به فکر فرو رفتم
+هوففقففف خسته شدم حوصلم سر رفته عیش
زنگ زدم به یونا که بیاد خونم
با شنیدن صدای در درو باز کردم که یونا امد تو
×سلام
+سلام
×چی شده گفتی بیام
+اممم خب حوصلم سر رفته
×خب
+پیشم میمونی
×باش
+واقعا
×اره
+هولآاااااااااااا
×عیش جیغ نزن
خودشو رو کاناپه پرت کرد
+چی می خوری
×اممممممم نمیدونم پیتزا
+امممم وایسا سفارش بدم