چی شده

¹²
×چی شده
+بریم میگم
تو راه همه چیو براش تعریف کردم
خونه رسیدم ازش خداحافظی کردم رفتم داخل خونه که با شیشه شکسته پنجره مواجه شدم

+هوففقففف
کیفمو. رو تخت پرت کردم و لباسمو در اوردم لباس راحتی پوشیدم رو تخت دراز کشیدم ساعت 11شب بود اه

بلند شدم رفتم طبقه پایین
+فقد اون کسی که شیشه رو شکسته رو پیدا کنم اهعهههه
شیشه ها رو جمع کردمو توی سطل اشغالی انداختم از تو یخچال اب برداشتم یکم خوردم به سمت طبقه بالا

رفتم روی میز درسیم نشستم تکلیفمو انجام دادم به ساعت مچیم نگاه نکردم 12بود بلند شدم با دهن باز خودمو رو تخت انداختم که به خواب ماورایی رفتم

صبح با صدای جیغ جیغ زدنایییی گوشیم بیدار شدم
+هوففقففف
رفتم داخل دستشویی صورتمو شستمو مسواک زدم

حال حوصله صبحونه رو نداشتم اما خیلی گشنم بود شام هم نخورده بودم پس با بی حالیی رفتم تو اشپزخونه میزو چیدم نشستم خوردم که گوشیم پیام امد بازش کردم یکی از دوستایی بچگیم بود

علامتش@( پسره ایشون)
@سلام ا.ت خوبی

شرط
comment⁸⁰
Like¹⁰⁰
دیدگاه ها (۲۰۲)

¹³

¹⁴+امممم وایسا سفارش بدم×خاغذارو سفارش دادمو کنار یونا نشستم...

¹¹#داش چرا هی نگاه میکنی _......«ویو ا.ت»نگاه های سنگینی رو ...

¹⁰«ویو کوک»امروز قرار بود با تهیونگ بار بریملباسو پوشیدم به...

نفرین شیرین. پارت 1

#invisiblelovePart_1صبح بود ، تازه بیدار شده بودم و رو تخت ن...

Part ¹²⁵ا.ت ویو:بین زمین و آسمون بودیم..دورتا دورمون سیاهی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط