توی دفترش درحال صحبت با تلفنش بود

۲
توی دفترش درحال صحبت با تلفنش بود
صدای در اومد
__:بیام تو استاد

خیلی آروم تلفنش رو قطع کرد و بلند کلمه بیا رو گفت
ات وارد اتاق شد
__:درو قفل کن

__:چرا استاد

__:توله صدای ددی رو نمیشنوی نه

خیل آروم زیر لب گفت :اینجا دانشگاهه من شاگردم تو هم استاد

سرشو که بالا آورد بوسه ایی روی لباش نشسته
دختر رو از روناش گرفت و بلند گرد
سر جاش نشست و خیلی دقیق شروع به آنالیز دختر کرد

ات قصد به بلند شدن داشت
کمی تکون خورد و تا اومد بیاد پایین

دستی روی رون نشست و اونو به سمت پایین کشید __:بشین سر جات دخترم

__:نمیخوام اصلا چرا باید رو پای استادم بشینم
دستاشو روی سینه اش گره کرد و همین طور که روی پای نامجون نشسته بود صورتشو به سمت چپ کچ کزد
دیدگاه ها (۱)

۳چونه دخترک رو گرفت و به سمت خودش کشید __:بچه خودتم میدونی ب...

پارت اسمات دختر رو روی میز خوابوند شورت و شلوارشو درآورد چند...

ببخشید نبودم دستم آسیب دید ببخشید

آخر شب هوسوک ویو رسیدم خونه این بچه کجاست داشتم دنبالش میگشت...

𝐀 𝐒𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐥𝐥𝐞𝐝 𝐚 𝐅𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐏𝐚𝐫𝐭𝟑𝟑ات هنوز تو فکر خواب بود که ص...

پارت ۱۶۶

#رُز_زخمی_منPart. 62هواپیما در ارتفاع اوج قرار داشت و شهر زی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط