Part

Part18

یونگی ویو
رفتیم رسیدیم که همه خیلی گرم ازمون تستقبال کردن
داشت حال ا.تو میپرسیدن که کوک زد با شونم

کوک: هی هیونگ موضوع خرید چیه؟؟

یونگی : یهو دیدم همه برگشتن سمتم به ا.ت که داشت با چشاش بهم نگا۶ میکرد نگاه کوتاهی انداختمو ی خنده لثه ایم پشتش زدم گفتم: خب بع  ناهار میگم الان فندوق کوچولو گشنشه مگه نه ا.ت؟ جوری که لپاش سرخ شده بود گفت: ا..اره فک کنم

جین: کلی غذا تو اشپزخونه منتظره تا بخوریمشون

نام: ام نام فک کنم منم گشنمه

جین: کوفت خوب بیتن دیگه باید فرش قرمز پهن کنم زود باشید 
همه خندیدیم دست ا.تو گرفتمو رفتیم سر میز پر غذایی که جین هیونگ حاضر کرده بود نشستیم که ا.ت بهم پیام داد

چت:( ا.ت+ و یونگی_)

+هی یونگیاا کی میخوای بهشون بگی هوم؟

_ بزار وسطای شام میگم

+ هوم اوکی

_ خوبی ؟ چیزی میاز نداری عزیر؟

+هوم من خوبم فقط گشنمهههه

_👍😂

پایان چت.....
دیدگاه ها (۰)

من و تو Part33 ا. ت ویو روز عروسی از خواب بلند شدم یهو یادم ...

من و تو Part35ویو ا. ت صب صبح با بدبختی از بغل کوک درومدم خی...

Part17ا.ت ویو صبح وقتی صبح بیدار شدم تو بغد یونگی بودم با تک...

من و تو Part32ا. ت ویو صبح داشتم خواب میدیدم که با صدای بم و...

پارت ۷۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۶۸ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۱ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط