🤍🖤صدای دریا🤍🖤
🤍🖤صدای دریا🤍🖤
Part:1
روی ساحل قدم میزدم حالا باید دوباره برگردم !
سمت درخت خودم رفتم و وسایل لایروبی مو برداشتم و به سمت آب رفتم
باید قایق جین و پیدا میکردم ، پس از لبه ساحل کنار رفتم و از سخره های گذشتم
که قایق جین از دور مشخص شد .
به سمتش رفتم و گفتم
لیلیت :سلام جین
جین :دوباره می خوایی به بندر سیول بری ؟
لیلیت :آره می بری ؟
جین :اون و که میرم ولی گرون میشه ۴ سکه
لیلیت :چییی تو که همین دیروز ۲سکه اضافه کردی ۳ سکه بود ولی الان ....
اومدم ادامه بدم که پرید ذوی قایق و چند تا لایروب و مشتری دیگه سوار قایق اون شدن .
جین ؛میایی یا نه ؟
چشم قره ای رفتم و پریدم رو قایق
جین تنها قایق ران این جزیره بود البته از این متروکه به سمت سیول میرفت .
جین موهای بلند شو که زیره نور خورشید به رنگ قرمز در اومده بود کنار گوشش زدو دستی قایق و کشید
پوست برنزه اش توی اون حالت خود نمایی میکرد اون زیبا بود ولی موزی و عوضی
اون بیشتر لایروب ها و گداهای وحشی رو زیره سلطه خودش داشت
و باهاش درمیون گزاشتن راز ها خطر ناک بود اون هم لایروبی میکرد اما نه بهتر از من
۵ ساله که توی این جزیره گیر افتادم . و باید طبق قوانین پدرم جی هوپ زندگی میکردم !
و این موجب شده بود تا جین ازم یکم حساب ببره طی این همه سال تونسته بودم
۶۰ سکه ای کنار بزارم توی سیول دزد زیاد بود و اگر از مالت رو بر میگردوندی
برده بودنش
برای همین همیشه چشم و گوشم باز بود
لایروب ها به مقصد خودشون رسیدن و و پریدن توی آب حالا من و جین تنها بودیم
و سکوت سنگینی بین مون بود .
که جین گفت :
شنیدم داری پول جمع میکنی که بری چقدر داری !؟
لیلیت :هرچی شنیدی دوروغ هست
جین :تو دوروغ گوی خوبی هستی لیلیت !
بعد از این حرفش قایق به اسکله خورد و من ازش پریدم پایین
سنگ های قیمتی که توی کیفم بود جیرینگ جیرینگ صدا میدادو باعث میشد توجه بقیه بهم جلب بشه
از کنار ستونی که لیسن خواب بود گذشتم که چشماش و باز کرد و گفت
لیسن :سلام لیل
لیلیت ؛سلام لی جونم چطوری
لیسن یه عوضی بود اما معصوم ترین آدم روی این جزیره کم ازش پیدا میشد ولی رومخ بود
اون بود که وقتی اومدم اینجا شایع کرد که من دختر شیطانم !
برای چی برای زخم روی دستم ولی اهمیتی نداشت !
نه نداشت
از کنارش گزشتم و به سمت کشتی رز سیاه رفتم که بلخره دیدمش !
اون اونجابود ......
لایک ۱۲
کامنت ۱۲
Part:1
روی ساحل قدم میزدم حالا باید دوباره برگردم !
سمت درخت خودم رفتم و وسایل لایروبی مو برداشتم و به سمت آب رفتم
باید قایق جین و پیدا میکردم ، پس از لبه ساحل کنار رفتم و از سخره های گذشتم
که قایق جین از دور مشخص شد .
به سمتش رفتم و گفتم
لیلیت :سلام جین
جین :دوباره می خوایی به بندر سیول بری ؟
لیلیت :آره می بری ؟
جین :اون و که میرم ولی گرون میشه ۴ سکه
لیلیت :چییی تو که همین دیروز ۲سکه اضافه کردی ۳ سکه بود ولی الان ....
اومدم ادامه بدم که پرید ذوی قایق و چند تا لایروب و مشتری دیگه سوار قایق اون شدن .
جین ؛میایی یا نه ؟
چشم قره ای رفتم و پریدم رو قایق
جین تنها قایق ران این جزیره بود البته از این متروکه به سمت سیول میرفت .
جین موهای بلند شو که زیره نور خورشید به رنگ قرمز در اومده بود کنار گوشش زدو دستی قایق و کشید
پوست برنزه اش توی اون حالت خود نمایی میکرد اون زیبا بود ولی موزی و عوضی
اون بیشتر لایروب ها و گداهای وحشی رو زیره سلطه خودش داشت
و باهاش درمیون گزاشتن راز ها خطر ناک بود اون هم لایروبی میکرد اما نه بهتر از من
۵ ساله که توی این جزیره گیر افتادم . و باید طبق قوانین پدرم جی هوپ زندگی میکردم !
و این موجب شده بود تا جین ازم یکم حساب ببره طی این همه سال تونسته بودم
۶۰ سکه ای کنار بزارم توی سیول دزد زیاد بود و اگر از مالت رو بر میگردوندی
برده بودنش
برای همین همیشه چشم و گوشم باز بود
لایروب ها به مقصد خودشون رسیدن و و پریدن توی آب حالا من و جین تنها بودیم
و سکوت سنگینی بین مون بود .
که جین گفت :
شنیدم داری پول جمع میکنی که بری چقدر داری !؟
لیلیت :هرچی شنیدی دوروغ هست
جین :تو دوروغ گوی خوبی هستی لیلیت !
بعد از این حرفش قایق به اسکله خورد و من ازش پریدم پایین
سنگ های قیمتی که توی کیفم بود جیرینگ جیرینگ صدا میدادو باعث میشد توجه بقیه بهم جلب بشه
از کنار ستونی که لیسن خواب بود گذشتم که چشماش و باز کرد و گفت
لیسن :سلام لیل
لیلیت ؛سلام لی جونم چطوری
لیسن یه عوضی بود اما معصوم ترین آدم روی این جزیره کم ازش پیدا میشد ولی رومخ بود
اون بود که وقتی اومدم اینجا شایع کرد که من دختر شیطانم !
برای چی برای زخم روی دستم ولی اهمیتی نداشت !
نه نداشت
از کنارش گزشتم و به سمت کشتی رز سیاه رفتم که بلخره دیدمش !
اون اونجابود ......
لایک ۱۲
کامنت ۱۲
۴.۴k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.