کجا دقیقا

٠کجا دقیقا
+توی تخت عزیزم 😈
٠باشه بریم
سوجین ویو
بدو بدو رفتیم روی تخت
+درش بیار بخوریم
٠آح وایسا وایسا الان
+اممممم طعم بهشتی میده
٠آحح میدونم بیشتر بخور اوممم
+دیگه نداری
٠هوی هوی شیر موزام تموم میشه پرو
+نخواستیم بابا 눈-눈
یهو اومد سمتم لبامو عمیق بوسید نه همراهی کردم نه پسش زدم
ازم با صدا جدا شد
٠فقط خواستم طعمتو بِچِشَم
این دفعه خودم شروع کردم و تا صبح اتفاقات خوبی نیوفتاد


با دلدرد بدی بیدار شدمو شروع کردم به نبود کوک فهش دادم که سراسیمه وارد اتاق شد برام شیر داغ آورده بود
+یاا حداقل یه شیرینی چیزی
٠لبامو میخوای
+عارع بیار میخوامش
کوک لباشو غنچه کرد سرمو بردم جلو لپمو گذاشتم رو لبش
٠یاا من لباتو میخوام
+من نمیدم 😝

کوک ویو
رفتم پایین جینارو دیدم اومد پیشم یکم از سوجین بهم گفت اینطور که گفت دوروز دیگه تولدشه تصمیم گرفتم ازش خواسگاری کنم
دوروز بعد
سوجین ویو
دیدگاه ها (۱۰)

یسسسس برگشتمممم

و اما فیک

+جن*دهههه کسافت..... اهم اهم سانسور سانسور _خفه شوووو 😛نمیدم...

رفت بیرون منم خوابیدم بیدار که شدم داشتم خفه میشدم یکی سفت م...

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭⁵ باید به جوری از دلش دربیارم، اصلا ...

عشق رمانتیک من ❤😎پارت ۲۷که یهو گوشی و قاپید و گفتتهیونگ: منو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط