رفت بیرون منم خوابیدم

رفت بیرون منم خوابیدم
بیدار که شدم داشتم خفه میشدم یکی سفت منو چسبیده بود
از عطر کشندش معلوم بود کوکه
+(ملچ ملوچ) پوففف
٠عشقم بیدار شدی
+نه خوابم دارم تو خواب حرف میزنم
٠یه بار نشد نرینی به احساساتمون
+خب حالا
+بانیییی جونممم
٠باز چی میخوای خای مال
+گشنمههه
٠بیا منو بخور 😈
+من شوخی ندارماااا🗿
٠منم آدم شوخی نیستم بیبی گرل
+اوههه بسه الان میام میخورمتا
٠خخخ بلند شو بریم برات غذا درست کردم
+😲 ت تو هم غذا بلدی درست کنی پشششمام
٠درد🗿
٠حقیقتا جین درست کرده بود من گرم کردم
#سوجین درحال جر خوردن
٠دیگه زیادی بت رو دادم بلند میشی یانه
+نههه
٠خود دانی
یهو کوک بغلم کرد منم داشتم از خنده جررر میخوردم رفتیم تو آشپزخونه گذاشتم رو کابینت غذا آورد با قاشق بهم میداد بخورم
+عا راستی کوک فردا باید سه تامون بریم کمپانی از همین الان خدافظ
٠کی گفته میخوای بری تازه اومدی
+خود دانی ولی فردا پس فردا تو باید خرجمو بدی
٠میدم
+مستی اشکال نداره


یکماه بعد
دیدگاه ها (۰)

+جن*دهههه کسافت..... اهم اهم سانسور سانسور _خفه شوووو 😛نمیدم...

٠کجا دقیقا +توی تخت عزیزم 😈٠باشه بریمسوجین ویو بدو بدو رفتیم...

٠یااا یجوری میگی اینگار خودت نگا نمیکنی +شاید باورت نشه اما ...

خب اومدم پارت بدم ولی قبلش یکم میحرفم

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط