فیکrain love
فیکrain love
ژانر:عاشقانه،جست وجوگرانه
نقش ها:جسیکا جانگ ،چویی سویونگ ،لی جانی،سوهو و....
خب بفرمایید
داشتم تو حیاط دانشگاه قدم میزدم وبه خانوادم فکر میکردم که یه دفه یه چی بگم آخه نمیشه بگم آدم...به من میخوره وهردومون پخش زمین میشیم وموهای کوتاه اون دختر میریزه رو چشماش و صورت کوچولوی بامزش ومن نمیتونم اونو تشخیص بدم وقتی بلند میشم یه دستی به روپوشم میکشم وبعد دست اون دختر و میگیرم ووقتی که باکمک من بلند میشه وموهاشو از رو صورتش میزنه کنار میبینم که
_تو که سویونگی؟
سویونگ.پ نه پ کیتم؟
من حاج وواج مونده بودم که نفس زنان گفت .تو خبرارو شنیدی،؟
-هاا ؟چه خبری ؟کدوم خبر ؟داری از چی حرف میزنی؟
سویونگ.تو چه قد ریلکسی آخه.... دختر به ریلکسی تو ندیدم که از هیچی خبر نداره کل دانشگاه میدونن اونوقت تو....
من باخنده گفتم.آخه میدونم از کی خبرای دست اول وتازه روگرفت
سویونگ.یاااا عوض تشکرته
-که خبر چینی میکنی
سویونگ.هییی من خبر چینی نمیکنم
-چرا میکنی
هنوز حرفم تموم نشده بود که خیز برداشت واومد دنبالم منم که شوکه شده بودم ناخودآگاه شروع به دویدن کردم حالا من بدو اون بدو مگه ول میکرد که یه دفه پام پیچ خورد وافتادم زمین .یونا که اونور حیاط داشت باسول بی حرف میزد اومد سمتم،منم با آه وناله به سویونگ فحش میدادم .یونا و سویونگ باهم اومدن طرفم که سویونگ گفت:تو چرا اینقدر دست وپا چلفتی هسی ؟هاااا؟
-اگه جنابعالی دنبالم نمیکرد پام پیچ نمیرفت
و.....
ادامه دارد
ببخشید امروز به نت دسرسی نداشتم اینقدر دیر گزاشتم .خوندید نظر فراموش نشه هااا
#rain love
ژانر:عاشقانه،جست وجوگرانه
نقش ها:جسیکا جانگ ،چویی سویونگ ،لی جانی،سوهو و....
خب بفرمایید
داشتم تو حیاط دانشگاه قدم میزدم وبه خانوادم فکر میکردم که یه دفه یه چی بگم آخه نمیشه بگم آدم...به من میخوره وهردومون پخش زمین میشیم وموهای کوتاه اون دختر میریزه رو چشماش و صورت کوچولوی بامزش ومن نمیتونم اونو تشخیص بدم وقتی بلند میشم یه دستی به روپوشم میکشم وبعد دست اون دختر و میگیرم ووقتی که باکمک من بلند میشه وموهاشو از رو صورتش میزنه کنار میبینم که
_تو که سویونگی؟
سویونگ.پ نه پ کیتم؟
من حاج وواج مونده بودم که نفس زنان گفت .تو خبرارو شنیدی،؟
-هاا ؟چه خبری ؟کدوم خبر ؟داری از چی حرف میزنی؟
سویونگ.تو چه قد ریلکسی آخه.... دختر به ریلکسی تو ندیدم که از هیچی خبر نداره کل دانشگاه میدونن اونوقت تو....
من باخنده گفتم.آخه میدونم از کی خبرای دست اول وتازه روگرفت
سویونگ.یاااا عوض تشکرته
-که خبر چینی میکنی
سویونگ.هییی من خبر چینی نمیکنم
-چرا میکنی
هنوز حرفم تموم نشده بود که خیز برداشت واومد دنبالم منم که شوکه شده بودم ناخودآگاه شروع به دویدن کردم حالا من بدو اون بدو مگه ول میکرد که یه دفه پام پیچ خورد وافتادم زمین .یونا که اونور حیاط داشت باسول بی حرف میزد اومد سمتم،منم با آه وناله به سویونگ فحش میدادم .یونا و سویونگ باهم اومدن طرفم که سویونگ گفت:تو چرا اینقدر دست وپا چلفتی هسی ؟هاااا؟
-اگه جنابعالی دنبالم نمیکرد پام پیچ نمیرفت
و.....
ادامه دارد
ببخشید امروز به نت دسرسی نداشتم اینقدر دیر گزاشتم .خوندید نظر فراموش نشه هااا
#rain love
۲.۷k
۲۳ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.