به دستور ادمین مادر😂 قسمت سوم نیز اپ می گردد..دین دیری دی
به دستور ادمین مادر😂 قسمت سوم نیز اپ می گردد..دین دیری دی دین...
the oldest dream. ep3....
یه نفر جلوی مرد دومو گرفت...یقشو چسبید و کوبیدش به دیوار:مرتیکه عوضی ...اگه یبار دیگه اینورا پیدات شه..کاری میکنم..که مرغای اسموون اونقدر بع حالت زار بزنن که پراشون بریزه...فهمیدی نفله؟
مرده که از شدت ترس شلوارش خیس شده بود فک کنم...یرشو تکون داد و تا جایی کع تونست دوید..منم بودم میترسیدم خو...یهو اومد سمت من...خودمو کشیدم کمار و زل زدم تو چشماش...بخاطر ماسکش چهرش معلوم نبود:
+خوبی خانوم؟
-ام..بهله...خیلی ممنونم .
+بابت چی؟
-قاعدتن کمکتون.
+وقتی کسی انجام وظیقه میکنه ازش تشکر نمی کنن...
و راشو کشید و رفت...عجبا...اینم هنگه ها...انجام وظیفه؟؟..بیخیال...حتمن یچیزی زده اینم...خلاصه با هر فلاکتی بودم...رفتم و هتل و چپیدم تو اتاقم...
امروز دو قسمت گذاشتم تا نظرای هر دو قسمت به 30 تا نرسه...قسمت بعدی بی قسمت بعد..
تا بدرودی دیگر درود
the oldest dream. ep3....
یه نفر جلوی مرد دومو گرفت...یقشو چسبید و کوبیدش به دیوار:مرتیکه عوضی ...اگه یبار دیگه اینورا پیدات شه..کاری میکنم..که مرغای اسموون اونقدر بع حالت زار بزنن که پراشون بریزه...فهمیدی نفله؟
مرده که از شدت ترس شلوارش خیس شده بود فک کنم...یرشو تکون داد و تا جایی کع تونست دوید..منم بودم میترسیدم خو...یهو اومد سمت من...خودمو کشیدم کمار و زل زدم تو چشماش...بخاطر ماسکش چهرش معلوم نبود:
+خوبی خانوم؟
-ام..بهله...خیلی ممنونم .
+بابت چی؟
-قاعدتن کمکتون.
+وقتی کسی انجام وظیقه میکنه ازش تشکر نمی کنن...
و راشو کشید و رفت...عجبا...اینم هنگه ها...انجام وظیفه؟؟..بیخیال...حتمن یچیزی زده اینم...خلاصه با هر فلاکتی بودم...رفتم و هتل و چپیدم تو اتاقم...
امروز دو قسمت گذاشتم تا نظرای هر دو قسمت به 30 تا نرسه...قسمت بعدی بی قسمت بعد..
تا بدرودی دیگر درود
۲.۰k
۲۲ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.