سفر به پاریس
سفر به پاریس
پارت:1
قبل از سفرشون همشون دور هم جمع شده بودن برای تصمیم گیری...
♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪
ویو تهیونگ: چهیونگ رو صدا زدم تا آماده شه خودم هم زنگ بقیه اعضا زدم تا بیان بریم کلبه
خودمم رفتم آماده شدم،منتظر چهیونگ موندم تا بیاد و بعد سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم
سمت کلبه وقتی ما رسیدیم فقط شوگا اینا رسیده بودن وقتی پیاده شدیم باهم سلام و احوالپرسی کردیم و رفتیم داخل منتظر بقیه موندیم تا بیان...
تهیونگ:آری کوشولو بیا بغلم
آری: بهم پاستیل میدی؟
تهیونگ: آره فقط تو بیا بغلم
آری:باشه رفتم پیش عمو ته ته و رفتم بغلش
تهیونگ: محکم بغلش کردم و بردمش سمت آشپزخونه و بهش یه بسته پاستیل دادم به آری و بعد برگشتم پیش بقیه نشستم چند مین بعد بقیه هم رسیدن و نشستیم تصمیم بگیریم ک کجا بریم همه اومدن جز جین جین با زنش دوباره رفته بودن بیمارستان...
تهیونگ: جین باز رفته بیمارستان؟
جیمین: آره
تهیونگ: پرام اینا چرا همش تو بیمارستانن؟
شوگا: من خوابم میاد بهتره زود تر بگین کجا بریم
تهیونگ: بریم پاریس؟
همه: آره
تهیونگ: اوکی پس تصویب شد کجا بریم برین وسیله هاتون رو فردا جمع کنین ک فردا این موقع حرکت کنیم جین و ایون هم باید بیان
مینهو: شاید نتونه بیاد چون ایون تا اونجایی ک من میدونم حالش بد بود
تهیونگ: شاید تا فردا اوکی شد یکی ب جین هم خبر بده....
"فردا صبح "
ویو جین:ایون شب حالش بد شد بخاطر همین رفتیم بیمارستان ولی چون مشکل خاصی نداشت قرار شد فرداش ساعت هشت اینجا ها مرخص شه منم رفتم کاراش رو کردم تا بتونه مرخص بشه و بعد هم رفتیم با هم خونه من وسایل هارو جمع کردم ایون هم یکم خوابید
بعد ک بیدار شد لباس هاش رو پوشید منم لباس هام رو پوشیدم از خونه زدیم بیرون سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم سمت فرودگاه وقتی رسیدیم چمه دون ها رو از تو ماشین بیرون آوردم و رفتیم داخل فرودگاه وقتی رسیدیم پیش بقیه همشون شکه شدن چون قرار نبود ما بریم و دقه نود تصمیم بر این شد ک ماهم بریم کلی حرف زدیم و اینا و بعد رفتیم سوار هواپیما بشیم چند ساعت تو راه بودیم تا برسیم وقتی رسیدیم....
خوب اینم پارت یک سفر به پاریس امید وارم خوشتون بیاد شرایطش 10تا لایک و پنج تا کامنته اگه بد بود ببخشید چون تو موقعیت خوبی ننوشتمش و این ک استایل همشون رو میزارم همین طور عکس آری رو:)
پارت:1
قبل از سفرشون همشون دور هم جمع شده بودن برای تصمیم گیری...
♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪~♪
ویو تهیونگ: چهیونگ رو صدا زدم تا آماده شه خودم هم زنگ بقیه اعضا زدم تا بیان بریم کلبه
خودمم رفتم آماده شدم،منتظر چهیونگ موندم تا بیاد و بعد سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم
سمت کلبه وقتی ما رسیدیم فقط شوگا اینا رسیده بودن وقتی پیاده شدیم باهم سلام و احوالپرسی کردیم و رفتیم داخل منتظر بقیه موندیم تا بیان...
تهیونگ:آری کوشولو بیا بغلم
آری: بهم پاستیل میدی؟
تهیونگ: آره فقط تو بیا بغلم
آری:باشه رفتم پیش عمو ته ته و رفتم بغلش
تهیونگ: محکم بغلش کردم و بردمش سمت آشپزخونه و بهش یه بسته پاستیل دادم به آری و بعد برگشتم پیش بقیه نشستم چند مین بعد بقیه هم رسیدن و نشستیم تصمیم بگیریم ک کجا بریم همه اومدن جز جین جین با زنش دوباره رفته بودن بیمارستان...
تهیونگ: جین باز رفته بیمارستان؟
جیمین: آره
تهیونگ: پرام اینا چرا همش تو بیمارستانن؟
شوگا: من خوابم میاد بهتره زود تر بگین کجا بریم
تهیونگ: بریم پاریس؟
همه: آره
تهیونگ: اوکی پس تصویب شد کجا بریم برین وسیله هاتون رو فردا جمع کنین ک فردا این موقع حرکت کنیم جین و ایون هم باید بیان
مینهو: شاید نتونه بیاد چون ایون تا اونجایی ک من میدونم حالش بد بود
تهیونگ: شاید تا فردا اوکی شد یکی ب جین هم خبر بده....
"فردا صبح "
ویو جین:ایون شب حالش بد شد بخاطر همین رفتیم بیمارستان ولی چون مشکل خاصی نداشت قرار شد فرداش ساعت هشت اینجا ها مرخص شه منم رفتم کاراش رو کردم تا بتونه مرخص بشه و بعد هم رفتیم با هم خونه من وسایل هارو جمع کردم ایون هم یکم خوابید
بعد ک بیدار شد لباس هاش رو پوشید منم لباس هام رو پوشیدم از خونه زدیم بیرون سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم سمت فرودگاه وقتی رسیدیم چمه دون ها رو از تو ماشین بیرون آوردم و رفتیم داخل فرودگاه وقتی رسیدیم پیش بقیه همشون شکه شدن چون قرار نبود ما بریم و دقه نود تصمیم بر این شد ک ماهم بریم کلی حرف زدیم و اینا و بعد رفتیم سوار هواپیما بشیم چند ساعت تو راه بودیم تا برسیم وقتی رسیدیم....
خوب اینم پارت یک سفر به پاریس امید وارم خوشتون بیاد شرایطش 10تا لایک و پنج تا کامنته اگه بد بود ببخشید چون تو موقعیت خوبی ننوشتمش و این ک استایل همشون رو میزارم همین طور عکس آری رو:)
۶.۸k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.