سناریو بی تی اس
سناریو #بی_تی_اس
درخواستی
وقتی جلوشون سوسک پلاستیکی میندازی
نامجون: فکر کنم نیازه یه روانپزشک ببرمت دیگه کم مونده منو سکته بدی😑
جین:جییییغ ا.ت مرض داری آخه؟؟ حالا که اینطور شد شب موقع خوابت سوسکا و مارمولکارو میندازم به جونت تا بفهمی😑(بسم الله😐)
یونگی: مثل اینکه خیلی هوس مردن کردی نه؟
جیهوپ:*جیغ فرا بنفشی که همسایه هاهم زره ترک شدن* ا.ت!!!!! تو دیگه داری با اینکارات منو سکته میدی!!!!
جیمین:*سوسک ارو میکنه تو صورتش* که منو میترسونی هاااا؟؟؟ میخوای منم شب تورو بترسونم؟!(فرزندم آرام باش😬)
تهیونگ: یونتان!!!!! برو به مامانی نشون بده ترسوندن بابایی چه عواقبی داره!!! پییییش به سوی حمله به مامانیییی!!!!
جونگ کوک: که مثلا خیلی ترسیدم ها؟ خب...تا دو هفته نه خبری از شیرموز هست و نه خبری از تخت *با لحن کفری* شب رو کاناپه ای😑
درخواستی
وقتی جلوشون سوسک پلاستیکی میندازی
نامجون: فکر کنم نیازه یه روانپزشک ببرمت دیگه کم مونده منو سکته بدی😑
جین:جییییغ ا.ت مرض داری آخه؟؟ حالا که اینطور شد شب موقع خوابت سوسکا و مارمولکارو میندازم به جونت تا بفهمی😑(بسم الله😐)
یونگی: مثل اینکه خیلی هوس مردن کردی نه؟
جیهوپ:*جیغ فرا بنفشی که همسایه هاهم زره ترک شدن* ا.ت!!!!! تو دیگه داری با اینکارات منو سکته میدی!!!!
جیمین:*سوسک ارو میکنه تو صورتش* که منو میترسونی هاااا؟؟؟ میخوای منم شب تورو بترسونم؟!(فرزندم آرام باش😬)
تهیونگ: یونتان!!!!! برو به مامانی نشون بده ترسوندن بابایی چه عواقبی داره!!! پییییش به سوی حمله به مامانیییی!!!!
جونگ کوک: که مثلا خیلی ترسیدم ها؟ خب...تا دو هفته نه خبری از شیرموز هست و نه خبری از تخت *با لحن کفری* شب رو کاناپه ای😑
۶.۹k
۲۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.