"چند پارتی"
"چند پارتی"
وقتی منشی شخصی شرکتش میشی و....🐝🌛پارت دوم :////
جیهو{صندلی رو از میز فاصله دادم و کش و قوسی به بدنم دادم...با صدای لونا نگاهم رو بهش دادم.
لونا{جیهو تو واقعا با استعدادی...هیچ وقت تاحالا ندیده بودم که کسی روز اول کاریش رو اینقد خوب بتونه کارش رو انجام بده...ببخشید که فضولی میکنم اگر دوست نداری جواب نده...ولی این همه اطلاعات از کامپیوتر و اینترنت برای دختری به سن تو یکم زیاده...این همه اطلاعات رو از کجا میدونی؟
جیهو{ممنونم لونا...خب راستش رو بخوای من از بچگی علاقه ی خیلی زیادی به کامپیوتر داشتم و بخاطر همین همیشه از دایی با عمو هام راجبش میپرسیدم و اونا هم بهم یاد میدادن.
لونا{آها...این فوق العادست.
جیهو {راستی لونا تو میدونی برای چی من الان اینجام؟...تا جایی که من میدونم من منشی شخصی آقای جئونم.
لونا{اومم آره درسته ولی اتاق و وسایلت که داخل اتاق مدیریت یه مقدار نیاز به تغییر و تعمیر کردن داشت...فکر میکنم تا الان کارشون تموم شده.
پارک{جیهو لطفا این پرونده و پرونده ی زیر دست خودت رو به اتاق رئیس ببر.
جیهو{باشه...پرونده رو از روی میز برداشتم و بعد از گرفتن پرونده از خانوم پارک به طرف اتاق مدیریت رفتم...تقه ای به در زدم و با صدای بفرماییدش در اتاق رو باز کردم و وارد اتاق شدم...پرونده هارو براتون آوردم.
جونگ کوک{بله لطفا بیارین بزارین روی میز من.
جیهو{قدم هام رو آهسته به طرف میزش برداشتم و پرونده هارو روی میز گذاشتم و منتظر بهش خیره شدم.
جونگ کوک{کارت برای روز اول خوب بود...ازت راضیم.
جیهو{ممنونم...میتونم برم؟
جونگ کوک{اا بله فقط...میز کارتون آمادست...میتونید تا قبل از تایم ناهار وسایل هاتون بیارین داخل اتاق من.
جیهو{بله ممنون.
*4 روز بعد_شرکت جئون*
جیهو{از اتاق استراحت بیرون اومدم و کمی از قهوه ی توی دستم رو خوردم...با دیدن لونا که با عجله به طرفم میدویدم نگران به سمتش رفتم...لونا اتفاقی افتاده؟
لونا{آه آره...یعنی نه...رئیس داخل اتاق کنفرانس جلسه گذاشته...ازم خواست بهت بگم سریع خودت رو به اتاق کنفرانس برسونی.
جیهو{ب...بریم.
*اتاق کنفرانس *
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
وقتی منشی شخصی شرکتش میشی و....🐝🌛پارت دوم :////
جیهو{صندلی رو از میز فاصله دادم و کش و قوسی به بدنم دادم...با صدای لونا نگاهم رو بهش دادم.
لونا{جیهو تو واقعا با استعدادی...هیچ وقت تاحالا ندیده بودم که کسی روز اول کاریش رو اینقد خوب بتونه کارش رو انجام بده...ببخشید که فضولی میکنم اگر دوست نداری جواب نده...ولی این همه اطلاعات از کامپیوتر و اینترنت برای دختری به سن تو یکم زیاده...این همه اطلاعات رو از کجا میدونی؟
جیهو{ممنونم لونا...خب راستش رو بخوای من از بچگی علاقه ی خیلی زیادی به کامپیوتر داشتم و بخاطر همین همیشه از دایی با عمو هام راجبش میپرسیدم و اونا هم بهم یاد میدادن.
لونا{آها...این فوق العادست.
جیهو {راستی لونا تو میدونی برای چی من الان اینجام؟...تا جایی که من میدونم من منشی شخصی آقای جئونم.
لونا{اومم آره درسته ولی اتاق و وسایلت که داخل اتاق مدیریت یه مقدار نیاز به تغییر و تعمیر کردن داشت...فکر میکنم تا الان کارشون تموم شده.
پارک{جیهو لطفا این پرونده و پرونده ی زیر دست خودت رو به اتاق رئیس ببر.
جیهو{باشه...پرونده رو از روی میز برداشتم و بعد از گرفتن پرونده از خانوم پارک به طرف اتاق مدیریت رفتم...تقه ای به در زدم و با صدای بفرماییدش در اتاق رو باز کردم و وارد اتاق شدم...پرونده هارو براتون آوردم.
جونگ کوک{بله لطفا بیارین بزارین روی میز من.
جیهو{قدم هام رو آهسته به طرف میزش برداشتم و پرونده هارو روی میز گذاشتم و منتظر بهش خیره شدم.
جونگ کوک{کارت برای روز اول خوب بود...ازت راضیم.
جیهو{ممنونم...میتونم برم؟
جونگ کوک{اا بله فقط...میز کارتون آمادست...میتونید تا قبل از تایم ناهار وسایل هاتون بیارین داخل اتاق من.
جیهو{بله ممنون.
*4 روز بعد_شرکت جئون*
جیهو{از اتاق استراحت بیرون اومدم و کمی از قهوه ی توی دستم رو خوردم...با دیدن لونا که با عجله به طرفم میدویدم نگران به سمتش رفتم...لونا اتفاقی افتاده؟
لونا{آه آره...یعنی نه...رئیس داخل اتاق کنفرانس جلسه گذاشته...ازم خواست بهت بگم سریع خودت رو به اتاق کنفرانس برسونی.
جیهو{ب...بریم.
*اتاق کنفرانس *
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
۱۷.۸k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.