کپشن خاطره زندگی دل تنگی یادم مییاد تقریبا دو سال پیش همی
#کپشن #خاطره #زندگی #دل تنگی یادم مییاد تقریبا دو سال پیش همین موقع مامانم میخواست بره کربلا ..می خواست تنها بره و من پاسپورت نداشتم ..تقریبا یه هفته مونده بود به پرواز مامانم که اقدام به پاسپورت کردم و کاراش انجام شد ..عزا گرفته بودم اگه پاسپورتم نیاد چی ؟ از کرم و بخشندگی امام حسین بود که پاسپورتم دقیقه آخر که بابام میخواستم بره بده به کاروانی که میرفتیم باهاش پست چی میاد در خونه ..تو لحظه های اخر ..و من خوشحال تر از همیشه وهنگ کرده بودم وقتی اینو شنیدم ..
ادامه دارد ..
الهی و ربی من لی غیرک
ادامه دارد ..
الهی و ربی من لی غیرک
۶۴۳
۰۲ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.